چند راز ساده برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

دریغ کردن نگاه از کسی بزرگ ترین تنبیه برای او است. حتما شما هم تا به حال از این ترفند استفاده کرده اید وقتی که احیانا با کسی مشاجره ای داشته اید یا اصولا دل خوشی از کسی ندارید معمولا به او نگاه نمی کنید یا سعی دارید نگاهتان را بدزدید و هرگز با او چشم تو چشم نشوید. به زبان دیگر همان طور که می توان با خیره شدن به دیگران و زل زدن به آن ها، غضب و دلخوری را به آن ها نشان داد می توان با محروم کردن آن ها از تماس چشمی ، درس خوبی بابت خطا رخ داده به افراد داد. حالا فرض کنید اگر قرار باشد همین کار را خواسته یا ناخواسته در سخنرانی انجام دهیم چه مجازات سختی به مخاطبان بی گناه خود داده ایم!

مدت زمان ارتباط چشمی ما با اطراف، عمق ارتباط چشمی و شیوه برقراری آن همه و همه نسبی است. این که مخاطب ما مرد باشد یا زن، این که حس خوبی به او داشته باشیم و بخواهیم با تماس چشمی بیشتر، سخنرانی انگیزشی داشته باشیم و مشارکت او را افزایش دهیم و این که اصلا با چه نیت و چه حالتی این تماس چشمی برقرار شود همه و همه باعث می شوند مفهوم این ارتباط، پیچیده و پر رمز و راز شود.

با توجه به این پیچیدگی ها، تصمیم گرفتیم در دانشگاه زندگی به رمزگشایی تماس چشمی در سخنرانی بپردازیم و در این حین چند راز ساده را برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی با شما در میان بگذاریم.

نکاتی برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

درست است که تماس موثر چشمی یکی از راه های قطعی تاثیرگذاری بر مخاطب در سخنرانی است اما باید قبول کرد که این روش به همان اندازه ای که می تواند مفید واقع شود، ممکن است صدمات جبران ناپذیری را به برنامه سخنرانی ما وارد کند و حتی باعث سوتفاهم شود!

نکاتی برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

مثلا بارها در سخنرانی برای من پیش آمده است که به عنوان مخاطب یک سخنران رو به رو نشسته باشم و احساس کنم بیش از این که بخواهد به دلیل شوق من برای شنیدن حرف هایش با من تماس چشمی در سخنرانی برقرار کند به نحوی نگاه هایش را می دزد و به این شیوه فرصت صحبت کردن را نیز از من دریغ کرده است! به هر حال چنین حسی چه واقع گرایانه باشد یا این که زاییده توهمات من شنونده باشد به وجود می آید و بابت آن کسی جز سخنران تقصیرکار نیست!

تماس چشمی؛ طبیعی یا غیرطبیعی؟

ما و شما بارها در روز از تماس چشمی استفاده می کنید. مثلا همین مکالمه های روزمره با والدین یا همسر و فرزندان. مکالمه هایی که حتی اگر در آن ها تماس چشمی وجود نداشته باشد آزرده خاطر می شویم و بلافاصله به آن ها گوشزد می کنیم وقتی که صحبت می کنیم به ما نگاه کنند؛ چون تنها با پیوند خوردن این نگاه ها است که حس می کنیم مخاطب به ما توجه می کند و و حواسش پرت نشده است!

با این حال وقتی که بحث سخنرانی در میان باشد تماس چشمی خیلی بیشتر از قبل اهمیت می یابد؛ خصوصا این که در فضاهای بزرگ تر و مقابل جمعیت بیشتر هزاران جهت وجود دارد که چشمان ما برای گردش و متمایل شدن به آن ها ترغیب شوند و هزاران نیرو مغناطیسی هم از سمت جاذبه های اطراف ناخودآگاه حواس ما را به سمت خود جلب می کنند! اصلا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا باید به مخاطبان نگاه کرد وقتی که سخنران می تواند همزمان:

  • به یادداشت های گران بها خود نگاه کند
  • وقتی کاشی ها و نمای زیبا سقف با این چینش خاص خودنمایی می کنند
  • وقتی که این همه آدم دیگر بیرون در حال صحبت کردن هستند
  • و…

نکاتی برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

هر چند که با وجود این جاذبه ها، نگاه دیگران سخنرانی را آسیب پذیرتر می کند و ما را عذاب می دهد اما برای این که در جمع بهتر سخنرانی کنیم و در کنار نقاط قوتی که داریم، قدرتمندتر به نظر برسیم بله؛ تماس چشمی کاملا طبیعی است!

تماس چشمی بهتری ایجاد کنید!

قبل از هر چیز ابتدا نگاهتان را از همه چیز بردارید و صرفا از تکنیک های زیر بهره گیرید:

آمادگی بیشتری کسب کنید

اغلب سخنرانان وقتی که قرار است باب صحبت را بگشایند یا این که بحث تازه ای را باز کنند ابتدا به سقف، دیوارها و سپس اطرافشان نگاهی می اندازند. شما تافته جدا بافته نیستید! شما هم همین کار را بکنید و بابت این که لحظه ای قرار است این تماس چشمی با مخاطبان متوقف شود نگران نباشید. آمادگی بهتر یعنی تماس چشمی بهتر در طول بحث!

خسیس نباشید!

باورتان نمی شود اما حتی تقسیم کردن نگاه ها هم نیازمند شخصیت بخشنده ای است که شما باید به عنوان یک سخنران هوشمند در خود جستجو کنید. از آن جایی که به دلیل نگاه کردن به اسلایدها یا سایر ابزارهای آموزشی همراهتان برای مدیریت بحث بدون آن که خودتان بخواهید نگاهتان به مخاطبان کم تر می شود اما باز هم همه چیز به خود شما بستگی دارد. در برقراری تماس چشمی بخشنده باشید.

نکاتی برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

برق ها را خاموش نکنید!

اگر به هر دلیلی باید سالن تاریک نگه داشته شود ترجیحا این تاریکی را به حداقل برسانید. نگذارید با بسته شدن پلک های مخاطبان فرصت این تماس چشمی از شما گرفته شود.

خطوط بحرانی را در تماس چشمی حفظ کنید!

هیچ کس از شما انتظار ندارد در طول یک ساعت سخنرانی، تمام 60 دقیقه را به او نگاه کرده و از او چشم برندارید. چنین چیزی شاید درسخنرانی ده دقیقه ای به صورت تصادفی و نه پیوسته شاید شدنی باشد؛ اما در سخنرانی های طولانی تر هرگز!

با این حال حفظ خطوط یا خطوط بحرانی در سخنرانی ها ضروری است. منظور از این خطوط، بستن چشم ها و دوباره باز کردن آن ها روی مخاطب است. اگر کمی احساسات واقعی چاشنی این ارتباط شود به احتمال زیاد می توانید از اثرگذاری سخنرانی خود اطمینان کامل کسب کنید.

نکاتی برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

پینگ پنگ بازی نکنید!

به خاطر برقراری تعادل در نگاه کردن به مخاطبان هر کاری نکنید! برای شما هم ممکن است پیش آمده باشد که سخنران همزمان با راه رفتن روی صحنه دائم به چپ و راست نگاه کنید و شما هم به دنبال او مجبور شده باشید دائما جهت نگاهتان را تغییر دهید؛ طوری که انگار مشغول مشاهده مسابقه تنیس یا تمرین بازی پینگ پنگ هستید!

هر مخاطب، سه ثانیه!

برای برقراری نفوذ یک جمله معمولی در ذهن مخاطب شاید بهتر باشد تماس چشمی مدت دار شود. این مدت برای هر نفر و برای هر بار، تنها سه ثانیه است. مراقب باشید این نگاه طولانی تر از حد برنامه ریزی نشود و از زل زدن به شنونده بپرهیزید!

تماس چشمی به شرط انتقال احساسات!

تماس چشمی شروع یک مسیر دو نفره با هر نفر از کسانی است که مقابل شما نشسته اند؛ اما این سفر لذت بخش نمی شود مگر این که پشت این تماس ها احساسی نهفته باشد. بنابراین از بازیگری مقابل مخاطب بپرهیزید. احساساتتان را بدون چشم داشتی به سمت آن ها روانه کنید و سعی کنید پشت نگاه هایتان یک حس واقعی وجود داشته باشد.

نکاتی برای توسعه و بهبود تماس چشمی در سخنرانی

به همان اندازه که ما از نگاه یکدیگر در مجامع عمومی، وقتی که در صف خودپرداز هستیم، زمانی که در مترو منتظر رسیدن به مقصد هستیم و یا این که به صورت معمول در خیابان راه می رویم نفرت داریم، دوست داریم در سخنرانی مورد توجه خاص قرار گیریم. به عنوان سخنران برای همه این توجه خاص را قائل شوید.

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید


چه طور بازخوردهای مناسب ، امیدبخش و مثبت دریافت کنیم؟

بازخورد از نظر شما چه معنایی دارد؟ نظرتان درباره بازخوردهایی که از مخاطبان خود در طول حرف زدن می گیرید چیست؟ بازخوردهای دلچسبی هستند یا اصلا نظراتی که می شنوید چنگی به دل نمی زنند؟ بگذارید از همین ابتدا و بدون توضیحات اضافه سه حقیقت را درباره بازخوردهای مناسب و تاثیرات آن با هم بررسی کنیم:

  1. بسیاری از بازخوردهایی که ما از مخاطبان می گیریم کارایی لازم را ندارند؛ طوری که گاهی احساس می کنیم کم تر کسی به حرف هایمان توجه کرده و این مدت با در و دیوار و هر چیزی غیر از مخاطبان زنده خود سرگرم بوده ایم!
  2. پیدا کردن سوژه هایی که بتوان از دل آن بازخوردهای به دردبخوری گرفت دشوار است؛ ضمن این که تبادل نظرات و بازخوردها نیاز به پشتکار بالایی دارد
  3. ظرفیت های یک سخنرانی تنها زمانی آشکار می شود که بتوان با فن بیان و هر ترفندی که شده است از مخاطب بازخورد بگیریم

این سه حقیقت، هر سخنرانی را با چند مسئله بغرنج یا در واقع معماهای پیچیده رو به رو می کند:

  1. اگر بازخوردهایی که ما به دلیل ضعف خودمان در سخنرانی دریافت می کنیم بی فایده هستند پس قرار است کی به این بازخوردها برسیم؟
  2. اگر رسیدن به بازخورد کار دشواری است چرا باید خودمان را به دردسر بیندازیم؟ اگر قرار باشد خودمان را به دردسر بیندازیم باید از کجا شروع کنیم؟

این معماها نه فقط برای شما، بلکه برای همه ما که به نحوی زندگیمان با فن بیانمان گره خورده پیچیده است. دانشگاه زندگی تا پایان همراه شما است تا هیچ معمایی برای شما و برای گرفتن بازخوردهای مناسب باقی نماند.

چه طور بازخوردهای مناسب از مخاطب بگیریم؟

یک بازخورد مناسب چه ویژگی هایی دارد؟ بازخورد فقط نظرات شخصی کاربران درباره تیپ و ظاهر یا نحوه حرف زدن ما است؟ چه چیزهایی ترکیب بازخوردهای مناسب و مثبت را تشکیل می دهند؟

چه طور بازخوردهای مناسب از مخاطب بگیریم؟

بازخورد معادل هر گونه اطلاعاتی است که شما درباره خودتان از مخاطب می گیرید. خیلی از این بازخوردها در قالب ارتباط غیرکلامی شکل می گیرند. به هر حال هر نوع بازخورد کلامی و غیرکلامی یا نوشتاری می تواند گسترده و طولانی باشد.

اما بازخورد با بازخورد مناسب تفاوت دارد. یک بازخورد مناسب آن قدر انرژی مثبت به همراه دارد که می تواند مهارت یا توانمندی های شما را بهبود بخشد؛ حال این مهارت نوشتاری باشد، گفتاری باشد، زبان بدن را شامل شود یا تکنیک های ارائه سخنرانی را در برگیرد.

در حالی که بسیاری از باخوردها مثل آفرین، خیلی خوب بود و…می توانند انرژی خوبی به افراد بدهند اما قطعا سازنده نیستند. بازخورد مثبت، بازخوردی است که بتواند قوای شما را برای سخنرانی های بعدی تقویت نماید؛ مثلا:

داستانی که در ابتدا سخنرانی و به دنبال آن در پایان سخنرانی مطرح شد خیلی الهام بخش بود؛ همان دو جمله اول کافی بود تا پیامتان را دریافت کنم.

چه طور بازخوردهای مناسب از مخاطب بگیریم؟

همان طور که می بینید در نقد یا بازخوردهای مثبت همه چیز باید شفاف سازی شود. در  واقع این شفافیت نقاط مثبت یا منفی است که ما را در مسیری که قرار داریم ثابت قدم می کند. به نمونه بازخورد منفی زیر توجه کنید:

یک ربع اول بود که من به دلیل سرعت سخنرانی شما متوجه گام های انجام آزمایش نشدم؛ همان کافی بود تا هیچ قسمتی از حرف هایتان را نفهمم!

انواع حالات بازخوردگیری در مواجهه با مخاطب

حالا احتمالا اولین سوال شما این باشد: چه طور می تواند بازخورد گرفت؟ چه طور می توان بازخوردهای مناسب را از بازخوردهای منفی یا تعریف و تمجید های ساده از هم تشخیص داد؟

زیر نظر گرفتن بازخوردهای غیرکلامی در طول سخنرانی

به عنوان یک سخنران، همزمان وقتی که در حال صحبت کردن هستید ثروت بزرگ بازخوردهای غیرکلامی کاربران مقابل شما قرار دارد. این بازخوردها را با پرسیدن سوالات زیر از خودتان بگیرید:

  • مخاطبان شما سردرگم و بهت زده هستند؟ احتمالا سرعت سخنرانی شما در کنار عدم صراحت و شفافیت بیان عامل این مشکل شده است
  • مخاطبان شما خسته و دلزده هستند؟ احتمالا مثل یک گوینده هوشمند عمل نکرده اید و با بیان جملات و مفاهیم تکراری، آن ها را دلزده کرده اید!
  • مخاطبان شما هیجان زده هستند؟ پس با خیال راحت به کار خود ادامه دهید!
  • مخاطبان شما سرهایشان را تکان می دهند؟ این یعنی به خوبی متوجه منظور شما شده اند یا حداقل در این زمینه تجربه کافی دارند
  • کم کم دارند سالن را ترک می کنند؟ اصلا خوب نیست!

چه طور بازخوردهای مناسب از مخاطب بگیریم؟

توجه به سوالاتی که حین سخنرانی پرسیده می شود

هر زمان که یکی از مخاطبان سوالی از شما می پرسد، بلافاصله آن سوال را برای این که بفهمید دقیقا چه مفهومی را در بر دارد تحلیل نمایید. مثلا:

  • سوالاتی که به صورت حاشیه ای پرسیده می شوند و از توضیحات شما فراتر هستند نشان می دهند مخاطبان شما به دنبال توضیجات گسترده تر و عمیق تری هستند.
  • سوال شخص سردرگمی ذهنی را نشان می دهد؟ چیزی مثل در هم ریختگی مطالب در ذهن فرد که احتمال اشتباهات را بالا می برد؟ پس شاید باید به صراحت کلام خود شک کنید!

ابتدا، میانه و انتها سخنرانی حواستان را به صحبت های مخاطبان بدهید

اصلا چرا باید به دنبال این کار باشیم؟ میانه سخنرانی یعنی دقیقا زمان استراحت، وقت کسب انرژی و تنفس بیشتر برای سخنران است! اما توصیه می کنیم این لحظات را از دست ندهید. مثلا بارها برای من پیش آمده است که بلافاصله بعد از اتمام بخش اول سخنرانی و ورود به زمان استراحت، با پچ پچ مخاطبانم رو به رو شدم؛ طوری که به نظر می آمد ابهام خاصی درباره یک مسئله در ذهنشان وجود دارد و به خاطر احترام به سخنرانی، آن را در وقت استراحت با هم در میان گذاشتند.

چه طور بازخوردهای مناسب از مخاطب بگیریم؟

بد نیست 15 دقیقه قبل از شروع سخنرانی در جمع حاضر بوده و به حرف ها و نظرات حاضرین در جمع گوش دهید. این حرف هایی که در خارج از وقت سخنرانی رد و بدل می شوند سرنخ های خوبی هستند تا با استفاده از آن بتوانید مطالب را پوشش داده و توضیحات خیلی کامل تری ارائه کنید.

فراخوانی فرد به فرد برای بازخورد

بسیاری از مردم از ارائه بازخورد در جمع هراس دارند و باید حتما تکنیک های ایجاد انگیزه در مخاطبان در طول سخنرانی به کار برده شود. این موضوع دو دلیل دارد:

  1. آن ها نمی خواهند حواس شما را پرت کنند یا با بازخوردهای منفی ذهنتان مشوش شود
  2. آن ها به شما و فن بیانتان ایمان دارند. بنابراین می ترسند مبادا قضاوت نادرست کرده باشند

با توجه به این موانع پس طبیعی است که مخاطبان بازخوردهای مناسب یا منفی خود را مخفی کنند. به همین دلیل این جا هم سخنران باید وارد عمل شود و بازخوردهای فرد به فرد بگیرد.

چه طور بازخوردهای مناسب از مخاطب بگیریم؟

طراحی فرم نظرسنجی

گزینه آخر استفاده از فرم های نظرسنجی می باشد که بهتر است کمی قبل از پایان سخنرانی بین مخاطبان توزیع شود. در این فرم باید از درج ستاره یا رقم های صفر تا پنج خودداری شود؛ چون رقمی بیش نیستند! در عوض بهتر است گزینه ها را مقابل یک توضیح یا عبارت قرار دهید. مثلا نظر حاضرین را درباره ظاهر سخنران و زبان بدن او را جویا شوید یا نحوه انتقال اطلاعات از نظر آن ها را ارزیابی کنید.

آموزش سخنرانی را کلیک کنید


چگونه صدای واقعی سخنرانی خود را از قبل بشنویم؟

اگر تا به حال صدای ضبط شده خود را شنیده باشید ,حتما می دانید که صدایی که در سرتان هنگام صحبت کردن می شنوید با صدایی که از ضبط صوت می شنوید متفاوت است.اما چرا این طور است؟ دیگران صدای صحبت کردن ما را چگونه می شنوند؟ چرا ما صدایی که در سرمان می شنویم را ترجیح می دهیم؟ اصلا چگونه صدای واقعی  سخنرانی خود را بشنویم ؟

صدای واقعی سخنرانیچگونه صدای واقعی سخنرانی خود را بشنویم

هنگامی که صحبت می‌کنیم، تارهای صوتی مان ارتعاش تولید می‌کنند. این ارتعاشات در پوست، جمجمه و حفرات دهانی نیز ارتعاش ایجاد میکند. این نوسانات به شکل صوت ادراک می‌شوند. این ارتعاشات با امواج صوتی که از دهان ما خارج شده ترکیب می شود و به پرده صماخ گوش می رسد. به همین دلیل صدایی که ما از خودمان هنگام صحبت کردن می شنویم را هیچ کسی غیر از خودمان نمی تواند بشنود. صدایی که ما از طریق سر خود میشنویم در واقع صدایی عمیق و طنین دارتری است .اما وقتی صدای ضبط شده خود را می شنویم، به صدایی که دیگران از ما می شنوند گوش می دهیم. البته این به این معنا نیست که این صدا, صدای بدتری است، تنها به خاطر اینکه ما صدایمان را بدون طنین همیشگی می شنویم احساس می کنیم یک غریبه به جای ما صحبت کرده است. به همین دلیل است که اکثر افراد از شنیدن صدای ضبط شده خود متنفرند.

ما در این مقاله چند روش را به شما معرفی میکنیم تا بتوانید صدای واقعی  سخنرانی خود هنگام صحبت کردن را بشنوید.

چگونه صدای واقعی سخنرانی خود را بشنویم؟

استفاده از ضبط صوت

راه های مختلفی برای شنیدن صدای واقعی خود هنگام صحبت کردن وجود دارد. معروفترین این روش ها ضبط کردن صدا و شنیدن صدای ضبط شده خود است. البته دستگاهای مختلف ضبط صدا میتواند کمی تفاوت ایجاد کنند. اما به هر حال صدای ضبط شده شما به صدای واقعی خود تان بسیار نزدیک است.

استفاده از پوشه برای شنیدن صدای واقعی خود

برای شنیدن صدای واقعی خود می توانید از دو پوشه بزرگ کمک بگیرید. برای این کار دو پوشه را در جلوی گوش های خود قرار دهید. این روش کمک خواهد کرد که بفهمید صدایتان برای دیگران به چه شکلی است. اگر پوشه در دسترس نبود از دستان خود کمک بگیرید البته ابن روش به خوبی پوشه جواب نمی دهد.

شنیدن صدای واقعی  خود در اتاق

به یک اتاق کوچک که وسایل خیلی کمی در آن وجود دارد (بدون فرش, تخت,مبلمان زیاد و سر و صدا) بروید. در گوشه ای از اتاق پشت خود را محکم به دیوار بچسبانید.  طوری که پشت سر و باسنتان به دیوار چسبیده باشد. سپس به آرامی دستان خود را پشت گوشتان گود کنید و حرف بزنید یا آواز بخوانید. این صدای واقعی شماست.

چگونه به صدای ضبط شده خود عادت کنیم؟

تعصبات ذهنی خود را نادیده بگیرید. وقتی صدای ضبط شده خود را می شنوید, به احتمال زیاد اولین فکری که به ذهنتان خطور می کند این است که :”این صدای من نیست! ” تنها را خلاصی از این احساس غریبگی و حتی نفرت, این است که به آن عادت کنید. اگر زیاد به این صدا گوش دهید، می توانید آن را بپذیرید.

این یک شگرد روانی است که به آن “اثر قرار گرفتن در معرض ” نیز گفته می شود. این روش بسیار ساده می گوید: ما انسان ها چیزی که با آن اخت باشیم را ترجیح می دهیم. مثلا زمانی که دوستتان را در آینه می ببینید از نظرتان کمی عجیب و غریب به نظر می رسد. دلیلش این است که همیشه مستقیم او را می دیدید, بنابر این مغزتان این تصویر را کمی متفاوت بازتاب می کند. (و این تصویر را کمتر ترجیح می دهد).

یک پیشنهاد خوب برای این که به صدای واقعی خود حس بهتری داشته باشید این است که دست خود را در مقابل گوش خود قرار دهید, به طوری که یک دیوار بین دهان و گوش خود تشکیل دهید. (به این ترتیب صدا نمی تواند به طور مستقیم به گوش شما منتقل شود). این تمرین را چند بار در هفته انجام دهید تا کم کم به صدای واقعی خود عادت کنید. همچنین می توانید در حالی که شعر یا داستان کوتاهی را می خوانید صدایتان را ضبط کنید. به صدای ضبط شده خود گوش دهید و ایرادات آن را پیدا کنید. ایراداتی مثل مکث زیاد ,بد ادا کردن حروف و غیره ). انقدر این کار را انجام دهید تا با صدای واقعی خود انس بگیرید.

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید


فن بیان در احوالپرسی – قشنگ ترین جملات احوال پرسی

اولین ها همیشه به واسطه ترفند یا بهتر بگوییم؛ فنی به نام احوالپرسی شکل می گیرند. اولین علاقمندی ها، اولین ارتباط ها ( چه به صورت کاری و چه به صورت شخصی) و اولین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری ها طی فرآیند احوالپرسی رخ می دهند. همه ما به خوبی با این مهارت آشنا هستیم و کم و بیش از آن در ارتباط با دیگران استفاده می کنیم؛ بدون این که حتی به اهمیت آن تا کنون پی برده باشیم. یک سلام، خوبی، چه خبر کوتاه کافی است تا ارادت خود را به هر کسی که از کنارتان رد می شود نشان دهید. اما راستش را بخواهید همه احوال پرسی های ما کیفیت و کمیت خوب و مطلوبی که باید و شاید را ندارند. گاهی ما به جای احوال پرسی در اصطلاح عامیانه ضدحال می زنیم و حتی دیگران را از خود می رنجانیم. گاهی با زخم زبان وارد می شویم و حتی گاهی اسباب زحمت و مزاحمت برای دیگران را برای دیگران فراهم می کنیم. و همه این ها در حالی رخ می دهد که خود ما بی خبر هستیم و فکر می کنیم داریم مطابق با آداب پیش می رویم و خیلی هم آداب دان هستیم! تمام آن چه که در کلاس امروز دانشگاه زندگی می خوانید در یک جمله خلاصه می شود: قشنگ ترین جملات احوال پرسی هم مطرح هست و احوالپرسی فراتر از سلام خشک و خالی و گلایه های ناپسندی است که با سیگنال منفی آن ها شخصیت افراد در هم می شکند! چشم و گوشتان را باز کنید و نگاهتان را تغییر دهید. ادامه این مطلب دیدگاه قدیمی و اشتباهی که نسبت به احوالپرسی در محیط کاری و خانوادگی داشته اید را تغییر خواهد داد.

قشنگ ترین جملات احوال پرسی

برخی از قشنگ ترین جملات احوال پرسی بصورت پیشنهادی

در گفتگو های رسمی متداول است: سعادت یا افتخار این دیدار را بالاخره یافتیم!

در گفتگوهای غیر رسمی متداول است : مشتاق دیدار

لزوم استفاده از فن بیان در احوالپرسی

گاهی احوالپرسی از نام شب هم واجب تر است!

کافی است به کشور های دیگر سفر کنید و از مرز ها خارج شوید تا با اهمیت واقعی احوالپرسی آشنا شوید. برخی از کشور ها حتی از ایران با فرهنگ شرقی، سنتی و صمیمی ایرانی بیش تر به این مقوله اهمیت می دهند. در یکی از سفرهایی که به برزیل داشتیم این اهمیت را به خوبی احساس کردیم. شما در این کشور یا باید سلام احوال پرسی کنید و نفس بکشید یا این که برای همیشه دور ارتباطات اجتماعی را خط بکشید! هر کسی که از کنار شما رد می شود و به هر بهانه ای نظیر فروش یک جنس خاص می خواهد با شما ارتباط برقرار کند ابتدا سلام می کند. Hola یا سلام اسپانیایی شیرین برزیلی ها فراموش نشدنی است! اگر نسبت به این رفتار مردم واکنش نشان ندهید بعد از مدتی متوجه سردمزاجی و رفتار آزاردهنده آن ها با خودتان خواهید شد.

 

یک سلام خشک و خالی کافی است؟

استفاده از زیباترین جملات در احوال پرسی و رعایت فن بیان به شما اثبات خواهد کرد که یک سلام خشک و خالی در ارتباطات کافی نیست! سلام شروع کار است؛ دقیقا مثل موتوری که سوخت اولیه برای استارت زدن آن فراهم شده است، اما برای هدایت و استفاده بهینه از آن نیاز به یک هادی یا هدایتگر دارد. شیوه احوالپرسی، دست دادن، بغل کردن و رو بوسی البته فقط در برخی از فرهنگ ها همه و همه شرایط این هدایت را فراهم می سازند.

با احوالپرسی نباید انتقام گرفت!

نه تنها در زبان فارسی بلکه در زبان رسمی دنیا، انگلیسی، تعارفات و گلایه های نرمی وجود دارد که بیش تر شبیه یک استقبال نرم و گرم هستند تا گلایه جویی! وقتی که کسی را بعد از مدت  زمان طولانی می بینیم در همه فرهنگ ها از عبارت “مشتاق دیدار” استفاده می شود. در زبان فارسی مشابه این عبارت با لحنی گرم تر نیز بسیار استفاده می شود. حتی شکل رسمی این عبارت در گفتگو های رسمی متداول است: سعادت یا افتخار این دیدار را بالاخره یافتیم!

 

در زبان فراسی احوالپرسی بیش تر شبیه به انتقام جویی شده است. ما دوست داریم با دیگران برخورد کنیم تا حرف دلمان را که مدت ها بود روی قلبمان سنگینی می کرد را بزنیم. ما احوال پرسی می کنیم تا زهرچشم بگیریم یا خطاهای گذشته دیگران را یادآوری کنیم. ما دیگران را می بینیم تا آن ها را تخلیه اطلاعاتی کنیم و هر آن چه که درباره کسب وکار، زندگی شخصی، ارتباطات و خلاصه تماما جزئیات زندگی آن ها وجود  دارد را کشف نماییم! به نمونه ای از یک مکالمه فارسی که اصلا آن را برای شروع احوالپرسی توصیه نمی کنیم توجه نمایید:

سلام، احوال شما؟

ممنون، زنده باشید.

خبری نمی گیری؛ کم پیدا شدی، سرت شلوغ شده و کم تر به ما سر می زنی! قبلا با وفا تر بودی! پارسال دوست امسال آشنا!

مکالمه خوب آغاز شد ولی تا به جمله سوم رسید همه چیز ختم به شر شد! گلایه هایی که به این شکل منتقل می شوند شروع خوبی برای یک مکالمه نیستند؛ آن هم اگر دارید بعد از مدت زمان طولانی کسی را می بینید که دلتنگ آن بوده اید! فراموش نکنید که مشغله روزمره انسان ها در زندگی ماشینی کنونی بیش تر از آن است که به تک تک اعضا خانواده زنگ بزنند، به ملاقات حضوری آن بروند و به طور کلی ارتباطات قدیمی را در دنیای امروز هم حفظ کنند. این رسمی است که در کنار پذیرش زندگی مدرن پذیرفته ایم!

به جای این سخن بد نیست بپرسید: کار و بار چه طور پیش می رود؟ مشکلات برطرف شد؟ همه چیز رو به راه است؟ نیازی به کمک ندارید؟

 

بمب انرژی منفی نباشید!

گاهی طرف مقابل شما کم حرف است و تکنیک های رفع خجالت و کم رویی هم تاثیری در رفع این مشکل او ندارد. شما با او احوالپرسی می کنید اما انرژی منفی که از سوی شما منتشر می شود همان ذره شجاعتی که فرد برای رویارویی در اجتماع داشت را از بین می برد. به این منظور:

  1. موسیقی شاد گوش دهید، صبح خود را خوب آغاز کنید و به خود القا کنید اتفاقات گذشته را باید فراموش کرد
  2. به دیگران حسن ظن داشته باشید و از هم صحبتی با آن ها لذت ببرید

گذشته ها گذشته است!

در به کارگیری فن بیان در احوالپرسی اکیدا توصیه می کنیم فکر گذشته ها را دور بریزید. گاهی برخی تا می رسند مشکلات گذشته را یادآوری می کنند. همین باعث می شود که از هم گریزان شویم و حتی وقتی فرصتی برای دیدار یکدیگر پیش می آید دعا کنیم ای کاش هیچ گاه پیش نیامده بود!

 

فن بیان در احوال پرسی به صورت تلفنی

احوالپرسی پشت تلفن گاهی آزاردهنده تر از انواع حالات دیگر آن است. برخی فرصت نمی دهند ما هم صحبت کنیم و مدام یک کلمه را تکرار می کنند؛ بدون آن که به کلمه به کار برده شده توسط ما توجهی داشته باشد! فن بیان در احوالپرسی هایی که مربوط به کار، روابط تجاری و موضوعات درآمدی هستند مهم تر است. مهم ترین کار در چنین مکالماتی بعد از سلام معرفی خودتان است. در روابط کاری هرگز نمی توان مطمئن بود کسی که پشت خط است مخاطب هدف ما می باشد. معرفی خود اهداف دیگری نیز دارد. با این کار زمان مکالمه کاهش پیدا می کند؛ چون اگر قرار باشد خودتان را معرفی نکنید بخشی از زمان برای سوال پاسخ دهنده جهت معرفی کردن خودتان صرف می شود.

 

شما چه فکر می کنید؟

شما چه راه های دیگری برای به کارگیری قشنگ ترین جملات احوال پرسی پیشنهاد می دهید؟ شیوه احوال پرسی شخصی شما با دیگران چگونه است؟ دیدگاه و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.

آموزش سخنرانی را کلیک کنید


11 کاری که نباید بعد از بیدار شدن از خواب انجام داد

زنگ هشدار به صدا در می‌آید و وقت بیدارشدن از خواب است. روز آغاز شده. بعضی از ما از تخت بیرون می‌آییم و آماده‌ی رفتن می‌شویم، درحالی که افراد زیادی از این‌که قلمرو و آشیان? گرم و نرم خود را ترک کنند واهمه دارند. هرکس عاداتِ خاص خود را بعد از بیدارشدن سپری می‌کند. اگر مثل من باشید، سحرخیز هستید و با یک فنجان قهوه، به بررسی فضای مجازی و ایمیل‌های‌تان می‌پرازید _ البته در حالی که گیج خواب هستیم. باید اعتراف کنم که عادات و روش‌های من _ براساس حرف‌های صاحب‌نظران در این زمینه _ بهترین و سالم‌ترین راه نیست.

احتمالاً وقت آن رسیده که بعد از بیدار شدن از خواب عادات و شیوه‌های قدیمی را کنار بگذاریم و به روش‌هایی جدیدتر و سالم‌تر رو بیاوریم. روش‌هایی که سبب افزایش کارایی مغز و خلاقیتِ بیشتر در طول روز می‌شوند. این هم چند نکته که باید بعد از بیدارشدن از خواب رعایت کرد، تا در طول روز به معنی واقعی کلمه برخیزید و بتابید.

بیدار شدن از خواب

بی‌درنگ زنگ هشدار را روی حالت تعویق قرار ندهید.

بله، می‌دانم که این عادت در درون خیلی از ما انسان‌ها نهادینه شده است. واقعا به‌خاطرش مقصرم. اما یاد گرفتم که اگر چه این چرتِ ده یا پانزده دقیقه‌ای _ یا بیشتر، درصورتی که چندین مرتبه حالت تعویق را تکرار کنید _ ایده‌ی خوبی به نظر می‌آید، اما متخصصین به شدت برای زنده نگه‌داشتنِ آن به ما هشدار می‌دهند.

بسیاری از متخصصین حالت تعویق را ایده‌ی خوبی تلقی نمی‌کنند. اگر به حالت تعویق ساعت خود اقدام کنید در واقع وارد چرخ? بی‌پایانی از خواب می‌شوید که گویی تمامی ندارد. شاید بپرسید اشکال کار کجاست؟ اشکال کار اینجا است که وقتی وارد این چرخه می‌شوید، به جای طراوت و شادی پس از خواب، خستگی و سستی عایدتان می‌شود. بهترین راه این است که به کلی از این عادت دست بکشیم. به جای آن، سعی کنید شبِ قبل زودتر به رخت خواب‌تان رفته تا صبح‌تان را بدون خستگی و با نیرویی مضاعف شروع کنید.

بیدار شدن از خواب

برای بررسی فضای مجازی و ایمیل‌های‌تان به تلفن خود مراجعه نکنید

خیلی خب، به این کار هم اعتراف می‌کنم، بعد از این‌که ساعت خود را برای چندین مرتب? متوالی روی حالت تعویق قرار می‌دادم، سراغ تلفنم می‌رفتم تا فضای مجازی و پیام‌هایم را بررسی کنم. اما مثل این‌که در این مقوله تنها نیستم. 63% از کاربران تلفن‌های هوشمند در طیف سنی 18 تا 29 سال، شب هنگام موبایل خود را به تخت می‌برند تا اولِ صبح، به راحتی به آن دسترسی داشته باشند. من چیزی فراتر از این بودم، من لب‌تاپم را با خود به تخت می‌بردم تا قبل از خواب اندکی سریال ببینم، البته همراه گوشی.

جولی موگنسترن نویسنده‌ی کتابِ: (هیچ‌وقت بعد از بیدارشدن ایمیل‌های‌تان را بررسی نکنید)، در مصاحبه اظهار کرد که: (اگر روزتان را با خواندن ایمیل و پیام‌های‌تان شروع کنید، هیچ‌وقت احساس بهبودی و بازیابی انرژی نمی‌کنید. درخواست‌ها و دخالت‌ها و غالفگیری‌های غیرقابل پیش‌بینی و یادآوری مشکلات بی‌پایان هستند. کم‌تر کسی می‌تواند در مقابل وسوس? خواندن پیام‌ها و چک‌کردنِ فضای مجازی حتی یک دقیقه مقاومت کند). کسانی هم که برای بیدارشدن به تلفن همراه‌شان وابسته هستند، لازم است تا به ساعت فروشی رفته و ساعت کلاسیکی را برای این منظور تهیه کنند و تلفن همراه خود را در نقط? دیگری از خانه قرار دهند. وقتی موبایل‌تان همیشه در دسترس نباشد، وسوس? کار کردن با آن نیز کم‌تر به شما هجوم می‌آورد.

چک کردن ایمیل

بعد از بیدار شدن از خواب خودتان را جمع نکنید، به بیرون بجهید!

پیشنهاد دیگری در صددِ بهبود کیفی روز، این است که در تخت‌تان کز نکنید. سریعاً به بیرون بجهید. براساس سخنان روانشناسِ دانشگاه هاروارد اَمی و کُدی، وقتی دقیقاً پس از بیدارشدن از تخت بیرون بیاییم، عضلات‌مان منعطف شده و راه مؤثری برای افزایش اعتماد به نفس است.

در حین مصاحبه با روزنامه‌ای در نیویورک، دکتر کدی اذعان کرد که افرادی که با دست‌هایی به شکل عدد 7 بیدار می‌شوند، انسان‌های شادتری هستند _ از آن دسته‌ای که شادی‌شان شما را عصبانی می‌کند. در سمت دیگرِ ماجرا، مدارکی مبنی بر این‌که شخصی که در شکل و شمایل جنین از خواب بیدار شود، روز پر استرسی را تجربه خواهد کرد نیز وجود دارد. درواقع بیرون رفتنِ بی‌درنگ از رخت خواب به کشش عصلانی، کاهش تنش و استرس، و افزایش گردش خود کمک می‌کند.

هیدرات را فراموش نکنید

وقتی از رخت خواب بیرون آمدید، آب‌ خوردن را فراموش نکنید. به هر حال، بدن شما برای مدت 7 یا 8 ساعت بدون هرگونه نوشیدنی باقی مانده، و در این اوضاع ماده‌ای که بدن بیشتر از هرچیزی به آن نیاز دارد هیدرات است. آب خوردن نه تنها به بیداری و هوشیاریِ بیشتر شما کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود تا حرکات متابولیسم شما در جهت درستی قرار بگیرند. اگر مزه‌ی آب در اول صبح را دوست ندارید، اندکی لیمو شیرین یا لیمو ترش به آن اضافه کنید تا با این کار مرض کبد را از خود دور کرده باشید.

متخصصین خوردن آب در دما و جو اتاق خواب را پیشنهاد می‌کنند، چرا که خوردن آب سرد باعث شوک دادن به سیتم بدنی شما می‌شود و فواید زیادی برای سلامتی به همراه دارد. این کار نه تنها به سم‌زدایی کبد شما کمک می‌کند، بلکه اولاً سبب درمان یبوست، سپس کاهش وزن، تقویت قدرت سیستم ایمنی، جلوگیری از تنفسِ بد و بهبود وضعِ کیفیِ مغز می‌شود.

آب خوردن بعد از بیدار شدن

بعد از بیدار شدن از خواب به سرعت قهوه نخورید

می‌دانم که ممکن است خیلی‌هاتان از شنیدن این مسئله دلگیر شوید، اما نوشیدنِ قهوه قبل از ساعت 3:30 اصلاً ایده‌ی قشنگی به حساب نمی‌آید. خیلی از ما فکر می‌کنیم که آغازِ روز بدون یک فنجان قهوه ممکن نیست. اقرار: این بحث، قسمت مورد علاقه‌ام در برنامه‌های بعد از بیدار شدنم بود.

اگرچه که خیلی از دانشمندان باور دارند که در این صورت، بدن ما هورمون‌های ضد استرسی کم‌تری را تولید می‌کند. این هورمون به ما کمک می‌کنند تا گوش به زنگ و مالامال از انرژی باشیم. اما خوردن قهوه در بین ساعت 8 تا 9، مقادیر تولید این هورمون را در بدن ما به طرز چشم‌گیری کاهش می‌دهد. پس بهترین زمان برای نوشیدن قهوه ساعت 3:30 صبح است.

به جای آن، از آب لیموی‌تان لذت ببرید و حظِ ناشی از خوردن یک فنجان قهوه در ساعتِ دیگری از روز را با خود مرور کنید.

مشاهده مقاله  فراتر از یک رؤیا: علم پنهان شده در کابوس ها

روزتان را در تاریکی آغاز نکنید

من فردی سحرخیز هستم پس این‌که در زمان بیدار شدنم هوا تاریک باشد، کاملاً عادی است، مخصوصاً اگر زمستان باشد. صادقانه بگویم، روشن‌کردن چراغ‌های خانه آخرین کاری است که دلم می‌خواهد انجام دهم، اما اکثر متخصصین در این زمینه می‌گویند، که کاری است که دقیقاً باید انجام دهم. ناتالی داوتویچ از موسس? خواب ملی می‌گوید که در زمستان، لازم است تا چرغ‌ها را روشن کرده و پرده‌ها را کنار بزنیم تا ساعتِ بدن ما نیز به صدا دربیاید.

چرا که ساعت بدنی ما به نور بسیار حساس است، و بیدارشدن و آماده‌شدن در تاریکی پیغامی به بدن ارسال می‌کند و می‌گوید که هنوز شباهنگام است. نه تنها بیدارشدن در تاریکی سبب سستی می‌شود، بلکه روشنایی به ما کمک می‌کند فعال‌تر و همچنین با اوضاع روحی بهتری به سمت شروع روزمان برویم. عادت روشن کردنِ چراغ برای من و امثال من که از حزنِ زمستان متنفریم، بسیار سودمند است.

تخت یا رخت خواب‌تان را بدون مرتب‌سازی رها نکنید

این‌که اولِ صبح تخت یا رخت خواب‌تان را مرتب کنید مسئل? مهمی است، اما شاید در حال حاضر اولویت شما نباشد. بله حتی ممکن است خیلی از شما آن را بسیار بدیهی تلقی کنید، اصلاً چه کسی توجه می‌کند که آیا شما رخت خواب‌تان را مرتب کرده‌اید یا خیر؟ مگر غیر این است که تا چند ساعت دیگر دوباره به آن بازخواهید گشت و دوباره به وضع اولیه دچار خواهد شد؟

چارلز داهیگ نویسنده‌ی کتابِ: (قدرت عادات و تسریع و بهبود) با این عبارات مخالف است. او ایجاد کردن عادات مفید را پیشنهاد می‌کند، از جمل? این عادات، مرتب سازی رخت خواب‌تان است که با افزایش عملکرد ذهنی و جسمی شما در طول روز مرتبط است. داهیگ همچنین ادعا می‌کند که مرتب‌کردن رخت خواب عادتی کلیدی برای ایجاد زنجیره‌ای از روش‌ها و عادات مفید و کارساز است.

همچنین وبسایت سایکولوژی تودی در این باره می‌نویسد: (کسانی که تخت خود را مرتب می‌کنند، به شغل خود علاق? بیشتری نشان می‌دهند، خانه ی خود را دارند، مرتباً ورزش کرده و استراحت بهتری را دریافت می‌کنند. این کار بیشتر از یک دقیقه وقت‌تان را نمی‌گیرد و علاوه بر این، بخاطر تلاشی در این زمینه خوشحال‌تان خواهد کرد.

مرتب کردن تخت

از صبحانه نگذرید

بریا سال‌های بسیار درازی فکر می‌کردم اگر اول صبح وعده‌ی غذایی‌ای را میل نکنم، کالری کم‌تری در طول روز جذب کرده و به کاهش وزنم کمک می‌کنم. اما مثل این‌که این‌طور نبوده، اگرچه قبل از ساعت 11 هیچ اشتهایی برای غذا خوردن ندارم، اما صبحانه خوردن _ می‌تواند شامل یک نیمرو همراه با میوه‌جاتِ مفید باشد _ را برای خودم تبدیل به عادتی غیرقابل ترک کردم.

اما مشخص شد که من تنها نیستم. در تحقیقی که سال 2011 انجام شد، مبرهن شد که 18 درصد از مردان و 13 درصد از زنان در طیف سنی 35 تا 54 سال، از صبحانه خودن می‌گذرند. ایده‌ی من مبنی بر کم کردن وزن نیز به کلی نقض شد. در واضع، در یک آزمایش گروهی، کسانی که بزرگ‌ترین وعده ی خود را به روی صبحانه تنطیم کردند، توانسته‌اند تا در طول ماه 17?8پوند کم کنند. این مقدار برای کسانی که ناهار خود را در بیشترین حالت میل کردند، تنها 7?3 پوند بود.

مشاهده مقاله  تمام آنچه که از زندگی می خواهیم

در تحقیق دیگری مشخص شد که خوردنِ صبحانه سبب جلوگیری از دیابت و بیماری‌های قلبی شه، و همچنین سبب بهبود عملکرد بدن و حافظ? انسان می‌شود. ویژگی دیگری که صبحانه خوردن در بردارد این است که خوردنِ این وعده‌ی غذایی مهم، باعث می‌شود تا شما ناخودآگاه حس کنید که انرژی بیشتری برای روز دریافت کرده‌اید. حدس می‌زنم که حق با مادرم بود، صبحانه مهم‌ترین وعده‌ی غذایی در روز است، پس باید آن را به عنوان اولویت خود قرار دهید.

ورزش‌کردن و تخلی? ذهن را فراموش نکنید

هم? ما می‌دانیم که ورزش‌کردن باعث سلامت جسمانی و بهبود حال روحی ما می‌شود، اما بسیاری از صاحب‌نظران در این زمینه معتقدند که ورزش‌کردن در صبح فواید به غایت بیشتری را داراست. کاردیک ایکس براینت، دکتر روانشناس و همچنین متخصص در زمین? فیزیک بدنی در این باره اظهار می‌کند: (ورزش‌های صبحگاهی می‌توانند به ورزش در اوقات دیگر روز متصل شوند و تاثیر آن‌ها را بیشتر کنند. وقتی بعد از بیدارشدن ورزش می‌کنید، درواقع قبل از این‌که هر مرض یا عاملِ فاسد خارجی‌ای به بدن شما رسوخ کند، جسم‌تان را با لای? محافظتیِ قدرتمندی پوشانده‌اید. هم? ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم _ حتی این مورد یک فایده‌ی دیگر نیز دارد، وقتی روز کاری آغاز شود، دیگر یافتن اوقات فراغت در فی مابین مشغله‌های‌مان مقداری غیر ممکن است).

همچنین می‌توانید برای بالابردن سطح کیفیِ اوضاع و احوال خود در طول روز، مدیتیشن را نیز امتحان کنید. اندی پادیکامبل، متخصص فیزیک بدنی و دیجیتالی راجع به این موضوع این‌طور نظر می‌دهد: (15دقیقه مدیتیشن در اولِ صبح می‌تواند اطمینان را همراه داشته باشد. اطمینان به این‌که حتماً تاثیر خود را خواهد گذاشت و جسم شما را از سستی و کاستی تخلیه می‌کند و حتی کارایی ذهنی شما را افزایش می‌دهد).

ورزش کردن

نوشتن را فراموش نکنید

به عنوان یک نویسنده، بعد از بیدار شدن از خواب نمی‌توانم روزم را بدون نوشتن سپری و یا حتی تصور کنم. این کار به من کمک می‌کند تا ناامیدی‌هایم را شکست دهم، ایده‌های خلاقانه‌ای ایجاد کنم و از اتفاقات مختلف الهام بگیرم. مثل این‌که این عادت من یکی از موارد مفید و موثر شناخته می‌شود. ویجینیا برنینجر، پروفسور و مدرسِ دانشگاه روانشناسی واشنگتن می‌گوید: (نوشتن فیزیکی _ منظور نوشتن با قلم و خودکار روی کاغذ است _ آن بخش خاصِ ذهن را که مربوط به تفکر و خاطرات است، تقویت می‌کند. این کار از تایپ‌کردن نیز مفیدتر واقع می‌شود).

همچنین علاقه دارم تا همیشه چیزهایی که بابت‌شان شاکر هستم را یادداشت کنم. این کار زندگی مرا به روش‌های متفاوتی متحول کرده است. تحقیقات نشان داده که نوشتنِ یک متن شاکرانه سبب می‌شود افق‌های وسیعی به سمت روابط دوستانه، افزایش اعتماد به نفس، تجرب? خوابِ راحت‌تر، کاهش ناامیدی و پیشرفت سلامت ذهنی و جسمی می‌گستراند.

به شما بستگی دارد

ممکن است خیلی از این پیشنهادها برای شما به عنوان یک چالش به نظر بیایند، اما تمامی این توصیه‌ها و نکات سببِ تحولات عظیم و البته مثبتی می‌شوند. همه‌چیز به شما بستگی دارد. روز خوبی داشته باشید