5 درسی که از سخنرانیهای آبراهام لینکلن باید بیاموزید (2)

شاید فن بیان هیچ سخنرانی به اندازه آبراهام لینکلن در ایالات متحده آمریکا مطرح نباشد؛ خصوصا اگر بخواهیم به صورت اختصاصی سخنرانی‌های رییس جمهورهای ادوار گذشته را تحلیل کنیم. بعد از نطق معروف گتیسبورگ بود که سخنرانی‌های آبراهام لینکلن در ایالت متحده بازتابی گسترده یافت و در دومین مراسم افتتاحیه کار ریاست جمهوری‌اش نیز بسیار تحسین می‌شد و اغلب از آن سخنانی نقل می‌کنند. او در این سخنرانی‌ها توانست دلیل و منطق فعالیت‌های ایالات متحده آمریکا را به وضوح روشن سازد؛ بدون آن که به حاشیه کشیده شود.

افراد بزرگی و صاحب‌نامی در تاریخ فنون خطابه را با روش‌های ابداعی خود دگرگون کردند؛ مثلا در فن بیان هیتلر شاهد زبان بدن متفاوت و اثرگذاری هستیم که شاید در آن زمان کسی فکرش را هم نمی‌کرد تا این حد موثر واقع شود. و یا در نوشتار متن سخنرانی اوباما شاهد سبک متفاوتی هستیم که حاوی نکات ارزنده‌ای برای سخنرانان است.

با این حال در سخنرانی‌های آبراهام لینکلن خصوصا در نطق گتیسبورگ شاهد نکات ارزنده‌ای هستیم که آشنایی با آن‌ها برای کسب تجربیات بیش‌تر در طول سخنرانی خالی از لطف نیست.

5 درسی که از سخنرانی‌های آبراهام لینکلن باید بیاموزید

بعد از نبرد گتیسبورگ که در آن 8000 سرباز کشته و در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند، برای آن‌ها مراسم یادبودی برگزار شد که در آن از لینکن برای سخنرانی دعوت شد. جالب است بدانید او متن سخنرانی را در پشت پاکت‌نامه و در قطار نوشته بود اما تاثیر عمیق کلماتش تا نسل‌های بعد نیز باقی ماند.

در بخش اول با دو درس مهم از سخنرانی‌های آبراهام لینکلن آشنا شدید: اول شروع نطق با دست گذاشتن روی اشتراک‌هایی که با مخاطب داریم و دوم استفاده از آرایه‌ها و دستگاه‌های ادبی مختلف برای تاثیرگذاری بیش‌تر روی مخاطب.

مشاهده مقاله  6 درس الهام بخش از فن بیان استیو جابز که باید بیاموزید

سایر نکاتی که باید بدانیم عبارتند از:

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

تکرار و تمرکز بر کلمات کلیدی پراهمیت‌تر

تکرار کلمات یکی دیگر از بخش‌های کلیدی در سخنرانی‌های آبراهام لینکلن بود. لینکلن تاکید زیادی روی کلمه به کلمه سخنرانی‌هایش داشت. به برخی از کلماتی که در نطق گتیسورگ لینکلن بیش از سایر کلمات به چشم می‌خورند توجه کنید:

  • ما: ده مرتبه
  • این‌جا: هشت مرتبه
  • مختص ما (اختصاص داده شده به آمریکا): شش مرتبه
  • ملت‌ها: پنج مرتبه

این حجم از تکرار در طول سخنرانی مهمی که در مجموه 271 کاراکتر بیش‌تر نداشت شاید در نگاه اول زیاده‌روی به نظر برسد؛ اما با تاکید بر تکرار کلمات کلیدی توجه مخاطبان ناخودآگاه به سمت کلمات هدف ما متمایل می‌شود.

در تصویر زیر، آنالیز تکرار در استفاده از کلمات مختلف توسط آبراهام لینکلن را مشاهده می‌کنید:

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

از این بخش از نطق آبراهام لینکلن چه می‌آموزیم؟

قبل از سخنرانی کلماتی که فکر می‌کنید مرکز ثقل سخنرانی هستند را مشخص کنید. این کلمات را خصوصا در مباحثه‌ها و زمانی تکرار کنید که مخاطبان بیش‌تر روی واژه‌هایی که استفاده می‌کنید تمرکز کرده‌اند. این کلمات معمولا در بخش‌های مهمی مثل عنوان سخنرانی، مقدمه سخنرانی و طراحی اسلایدها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

استفاده از چارچوب‌های ساده در سخنرانی

از ویژگی‌های سخنرانی‌های آبراهام لینکلن چارچوب‌های ساده‌ای بود که بدون تکلف در بخش‌های مختلف به کار گرفته می‌شد. مثلا در نطق معروف گتیسبورگ مشاهده می‌کنیم که سه زمان حال، گذشته و آینده توسط لینکلن با ارائه جملاتی تاثیرگذار و در چارچوبی ساده بررسی شده است:

گذشته: 87 سال پیش نطق لینکلن با اشاره به امضای اعلامیه استقلال و تشکیل یک ملت تازه شروع شد

مشاهده مقاله  اهمیت خودآگاهی در موفقیت رهبران و مدیران

حال: او در بخش حال، زمینه کنونی سخنرانی را مورد بررسی قرار می‌دهد و به جنگ داخلی، میدان جنگ بزرگ (گتیسبورگ) و صحنه فداکاری‌هایی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد این ملت همچنان در حال آزموده شدن هستند.

آینده: لینکلن آینده را طوری به تصویر می‌کشد که یک رابطه مطلوب بین مردم و دولت ایجاد شده است. در تمام این بخش‌ها، کلمه “ملت” مهم‌ترین عامل پیوند دهنده بخش‌های مختلف به یکدیگر بوده‌اند.

سخنرانی‌های آبراهام لینکلن

از این بخش از نطق آبراهام لینکلن چه می‌آموزیم؟

از این طبقه‌بندی هوشمندانه لینکلن درس مهم “زمان‌سنجی” در سخنرانی را می‌آموزیم. اگر شما هم به وقت‌شناسی در سخنرانی پایبند هستید به نکات زیر توجه کنید:

  1. سخنرانی خود را با گذری بر گذشته شروع کنید. عموما در این بخش به نقاط مثبت در گذشته اشاره می‌شود
  2. در بخش حال توضیح دهید که شما و مخاطبان با عبور از چه چالش‌هایی به زمان فعلی رسیده‌اند. سپس به شرح تعارض‌ها، نقاط منفی و ناهمواری‌های این مسیر بپردازید
  3. در مرحله آخر به شرح آینده‌ای بپردازید که شفاف‌تر است و مخاطب نسبت به وقوع آن ایمان دارد.

چرا فن بیان را با ما نمی آموزید؟

دانشگاه زندگی همراه شماست


فن بیان

فن بیان در سخنرانی به معنا و مفهوم مجموعه ای از مهارت های کلامی و قواعد و تکنیک هایی است که در هنگام صحبت کردن از آنها استفاده می کنیم تا بتوانیم بیان عالی و گیرایی داشته باشیم که مخاطب خود را جذب کنیم. برخی از این تکنیک ها شامل: استفاده از کلمات معنادار و پرکاربرد، تأکیدها، تغییر تن صدا در هنگام ادا کردن جملات و کلمات و عدم یکنواختی آن، متناسب بودن سرعت در صحبت کردن، سکوت ها و درنگ ها و همچنین داشتن صدایی رسا و خوب برای ادا کردن آنها.

فن بیان و سخنوری:

به دو دلیل توانایی و مهارت فن بیان در سخنرانی در ما پایین می آید:

  • بازدارنده های درونی
  • کامل نبودن دایره ی لغت در ذهنمان

انسان هایی که از کودکی در خانواده هایی متولد و بزرگ شده اند که در آن خانواده بیان احساسات بین اعضای آن رد و بدل نمی شده و افراد آن خانواده به سختی و با ندانستن مهارت ارتباط موثر با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند، این کودکان در بزرگسالی نیز مشکلات بین فردی خواهند داشت. آنها طریقه ی ابراز احساسات را ندیده اند، یاد نگرفته اند و بلد نیستند و به شدت احساساتشان را کنترل و سرکوب می کنند. برای رفع این مشکل باید فرد مهارت ابراز و بازگویی احساسات درونی اش را در حد معمول و در حد نیازش بیاموزد.

بیان احساسات به جنسیت ارتباطی ندارد، بلکه چه زن، چه مرد، در صورت بروز احساساتشان نشان می دهند که از سلامت روانی برخوردار هستند و احساساتشان را سرکوب نمی کنند.

همه ی افراد به دور خود حصاری به نام حریم شخصی ساخته اند. ضخامت این دیوار در انسان های مختلف متفاوت است. در بعضی از افراد این دیوار بسیار نازک و در بعضی ضخیم است. افرادی که دیوار حریم شخصی شان نازک است، راز های زیادی از زندگی شخصی خودشان را برای بقیه بازگو می کنند. این افراد به راحتی و بدون هیچ مشکلی احساساتشان را ابراز می کنند و هیچگونه محدودیتی برای کنترل آنها در درونشان ندارند.

اما افرادی که دیوار حریم شخصی شان ضخیم است در برقراری ارتباط با دیگر افراد و ابراز احساسات شان با مشکل روبرو می شوند. پس آموختن هنر فن بیان برای این افراد کاملا ضروری است.

فن بیان چیست

مراحل آموزش فن بیان

1-علاقه و خواستن

کسی که عزمش را جزم کرده که بیان خویش را اصلاح کند در درجه اول باید از صمیم قلب بخواهد و همت کند و از آن گذشته به این مهارت عشق و علاقه ی وافر داشته باشد.دیگر اینکه احساس نیاز نماید و با تمام وجود خواهان ترک عادات مزمن و ناپسند گذشته باشد.در پایان در راهی قدم می گذارد صرف وقت نماید و با دید باز و شناخت کامل پا به عرصه بگذارد

اطمینان داشته باشید کسی که بهبود فن بیان در دستور کارش قرار گیرد و همواره در این اندیشه باشد مطمئنا به هدفش می رسد پیش از هر چیز مراحل طرح شده راه گشای این تحول است.

2-امیدوار بودن

تفکر مثبت حاصل نگرش به زیبایی ها است اینکه فردی را ملاحظه می کنیم که پس از تمرین ئ ممارست و توجه و تفکر با ابزار پشتکار در بهبود بیان خویش فعالیت های موثر و تحسین برانگیزی دارد باید باور داشته باشیم که در هر سن و سال و مرتبه اجتماعی که هستیم فراگیری فن بیان به نحو احسن امکان پذیر می باشد اولین گام این است که به منفی بافی دیگران بی اعتنا باشیم و به کار خود برسیم.

3- تصمیم و اراده

فردی که عمری به یک روش سخن گفتن عادت کرده برایس تغییر آن باید مجدانه همت نماید هنگامی که بتوانیم انرژی و احساس را یک جا درهم ادغام کنیم گام بزرگی جهت بهبود بیان برداشته ایم.در وب سایت دانشگاه زندگی روش های مناسب بهینه سازی در فن بیان را معرفی می کنیم

4-نظم و ترتیب

نظم نخستین اصل موفقیت است در واقع یکی از ابزارهای کارامد و تعیین کننده در هر فعالیتی نظم و ترتیب و عملکرد مرحله به مرحله مطابق اصول منطقی و تدوین شده و توان شخصی می باشد. به عنوان نمونه تمرینات بالا بردن بازه تنفس و صداسازی،مانند هر ورزش دیگری باید بر مبنای حرکات علمی و مفید تایید شده اجرا گردد.کلیه مشاهیر جهان دارای عادت پسندیده ی نظم فکری بودند و ذهن خود را به دقت برنامه ریزی می کردند.

5- پشتکار

همان گونه که یک نقاش آنچه را که تصور می کند باید بتواند به راحتی ترسیم کند و مشابه آن نویسنده بر روی کاغذ بیاورد و موسیقیدان در آهنگ یا سمفونی و.. یک سخنران نیز باید انچه را که در نظر دارد بتواند به راحتی به زبان آورد. پیش نیاز این کار پشتکار و ممارست است که ضمن آن فرد به تدریج پی می برد مهارت های مفید دیگری نیز کسب نموده است.

در کلاس های نویسندگی به هنرجویان توصیه می شود پیش از نوشتن هر مطلبی ابتدا باید بتوانند آن را به خوبی بیان کنند.بنابراین نتیجه می گیریم فردی که فن بیان قوی دارد برای نویسنده شدن یک گام جلوتر است.

فن بیان

نکاتی در مورد هنر فن بیان در سخنرانی:

  1. بعد از نوشتن متن سخنرانی خود سعی کنیم تا آنجا که امکان دارد آن را خلاصه کنیم تا برای بیان نکات مهم و ضروری فرصت کم نیاوریم.
  2. در مورد موضوع مورد بحثمان، به طور منسجم و پیوسته سخنرانی کنیم و تمام نکات آن را مرحله به مرحله بازگو کنیم.
  3. با مخاطبان پرسش و پاسخ انجام دهیم. از آنها سوال کنیم و بخواهیم که همگی آنها در بحث سخنرانی شرکت کنند و فقط خودمان صحبت نکنیم و متکلم وحده نباشیم.
  4. چند داستان جالب، جذاب و آموزنده مرتبط با موضوع سخنرانی بگوییم تا مخاطبان با اشتیاق و علاق? بیشتری به سخنرانی ما گوش دهند و درک موضوع برای آنها آسانتر شود.
  5. متن ما نباید دشوار و پیچیده باشد. چون این پیچیدگی و استفاده از کلمات قصار مخاطبان را سردرگم می کند و از جلسه فراری می دهد.
  6. آهنگ و تن صدای خود را در طول سخنرانی تغییر دهیم و با تن صدای یکنواخت سخنرانی نکنیم. مثلا برای تاکید بر روی مطلبی مهم تن صدای خود را بلندتر کنیم.
  7. یاد بگیریم در طول سخنرانی لبخند بزنیم. این لبخند هم چهره ی ما را زیباتر می کند، هم نشان از رضایت ما از حضور در جلسه ی سخنرانی است.
  8. تمرین کنیم که جمله های خود را با افت و خیز متفاوت بیان کنیم تا تاثیرگذاری آن بالا برود.
  9. قبل از بیان نکات مهم و ضروری، از سکوت استفاده کنیم.

10.سخنرانی خود را با یک نتیجه گیری و پایان احساسی تمام کنیم.

مقالات فن بیان را دنبال کنید


کاریزما در سخنرانی: آیا میتوان فن کاریزما را در هر زمان آموخت؟

وقتی که سخن از کاریزما در سخنرانی به میان می‌آید اولین چیز یا کسی که بدان فکر می‌کنید چیست؟ ترفندهای بیل کلینتون در سخنرانی؟نطق مارتین لوتر کینگ؟ فن بیان استیو جابز؟ تعریف شما از کاریزما چیست؟ فکر می‌کنید خودتان فردی کاریزماتیک هستید و می‌توانید با قوا کاریزما دیگران را به طرق مختلف مجذوب خود کنید؟

مطابق با منابع موجود، کاریزما توانایی انتقال مطالب به شیوه‌ای رویایی و جادوکننده است که مخاطب را مسحور می‌کند و او را جذب گوینده می‌نماید. کاریزما یکی از ویژگی‌های اساسی و ملزومات در فن بیان می باشد که نسبت به سخنرانی تمام‌شمول است و تمام موقعیت‌هایی که برای سخن گفتن پیش می آید نیازمند به کارگیری فن بیان و بهره مندی از ویژگی شخصیتی کاریزماتیک بودن دارد.کاریزما و کاریزماتیک بودن از اصول رهبری سخنرانی است که بسیاری از سخنرانان معتقدند موهبتی الهی است؛ اما بد نیست بدانید کاریزما فارغ از این که تا حدی به استعدادها و توانایی‌های ذاتی افراد مربوط می‌شود مهارتی است که در هر سنی و هر موقعیتی با پشتکار سخنران به دست می‌آید.

تکنیک‌هایی که در مطلب آموزشی امروز دانشگاه زندگی می‌خوانید مجموعه‌ای است کاربردی برای یادگیری و کسب مهارت کاریزما در سخنرانی تا پیاده‌سازی آن. امید است با تکنیک‌های رهبری کاریزماتیک پررنگ‌تر از قبل روی صحنه حاضر شوید.

کاریزما در سخنرانی: آیا می‌توان فن کاریزما را در هر زمان آموخت؟

محققان دانشگاه لوزان بعد از بررسی پدیده معجزه‌آسا کاریزما در سخنرانی به 8 تکنیک جادویی دست یافتند که برترین و شناخته‌شده‌ترین رهبران دنیا از آن‌ها استفاده می‌کنند. این ترفندهای شامل 6 تاکتیک کلامی و 3 تاکتینک غیرکلامی است.

کاریزما در سخنرانی

تکنیک‌های کلامی کاریزما در سخنرانی

بخش زیادی از کاریزما به واسطه گفتار افراد نمایان می‌شود. زبان بخش مهمی از فن بیان را تشکیل می‌دهد و بنابراین طبیعی است اگر بیش‌ترین تمرکز را روی این قسمت داشته باشیم.

اعتقادات اخلاقی خود را ابراز کنید

کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی چیزی شبیه معجزه است. وقتی کسی در حین صحبت کردن ترکیب مناسبی از زبان بدن، حالات صورت و لحن و گفتار و کلماتی که با استعاره و ترکیبات ادبی خاص آمیخته شده باشند را داشته باشد معجزه ای به نام کاریزما اتفاق می افتد. اعتقادات اخلاقی هر فرد می‌تواند قوای کاریزما را در افراد تقویت کند. اگر مخاطبان متوجه پایبندی به اصول اخلاقی توسط شما شوند اطمینان می‌یابند که در هر کاری درست‌ترین روش را برمی‌گزینید.

احساسات گروه مخاطبان را بازتاب دهید

هر کسی می تواند کاریزماتیک باشد. در واقع کاریزما و کاریزماتیک بودن از بدو تولد وجود ندارد. انسان ها در طول زندگی در راه های مختلفی قرار گرفته و از افراد مختلفی کسب تجربه می نمایند. همان قدر که یک فرد می تواند کاریزما داشته باشد در یک آن می تواند کاریزما خود را از دست بدهد. در واقع کاریزماتیک بودن مقطعی است. آن چه که خوشحال کننده به نظر می رسد این است که افراد می توانند کاریزما را با خود آگاهی و تجربیاتی که در طول عمر به دست می آوردند در خود بسازند.

کاریزما در سخنرانی

یکی از ترفندهای کلیدی برای جذب کردن دیگران با فن بیان و یک گفتگو کاریزماتیک، گوش دادن به درددل آن‌ها است. مردم مایل هستند نقطه نظرات، مشکلات، پیشنهادات و مسائل خود را مطرح کنند و در عین حال از طرف مقابل خود همدردی ببینند.

در طول یک سخنرانی به مشغله ذهنی مخاطبان خود بها بدهید و برای بیان نطقه نظراتشان میدان را باز بگذارید. سپس هنگام ارائه مطالب سخنرانی روی همین چالش‌ها و گفته‌ها تمرکز کنید.

انتظارات خودتان و دیگران را از همه چیز بالا ببرید

افرادی که به دنبال بنا نهادن کاریزما هستند نظیر یک میدان مغناطیسی یا آهنربا عمل می کنند. این افراد می دانند از چه راهی وارد شوند تا حرف هایشان جهت گیری فکری کسی را عوض کند یا بهتر از آن کسی را با آن ها همراه سازد.

کاریزما در سخنرانی

در تعیین اهداف برای خودتان شجاعانه عمل کنید و از این که انتظاراتتان در آینده برای خودتان یا شنوندگان دور از دسترس یا بعید باشد ابایی نداشته باشید.

به مخاطبان خود اطمینان و اعتماد به نفس بدهید

مهارت های بین فردی فقط به سخن گفتن خلاصه نمی شود؛ همان طور که فن بیان خیلی گسترده تر از صحبت کردن است. در مرور اصول کاریزما و کاریزماتیک بودن در فن بیان ما با مبحثی فراتر یعنی تسلط گوینده بر فضا و زمان رو به رو هستیم. یکی از این فاکتورها القای اعتماد به نفس و اطمینان به مخاطبان برای دستیابی به اهداف است. به مخاطبان خود اطمینان دهید که قطعا به اهداف و چشم‌اندازهایی که مطرح کرده‌اید می‌رسند.

کاریزما در سخنرانی

داستان‌سرایی کنید و به نقل‌قول متوسل شوید

داستان‌هایی که در زندگی واقعی رخ داده‌اند، داستان‌هایی که حقیقت دارند و از کلیشه‌های داستان‌هایی که همیشه شنیده‌ایم خارج شده‌اند و در عین حال حاوی پیام‌های عبرت‌انگیز و مرتبطی هستند را برای کسب مهارت کاریزما در سخنرانی انتخاب کنید.

با استفاده از تضاد، روی مفاهیم تاکید کنید

تضاد در سخنرانی یکی از راه‌های ساده برای پررنگ کردن مفاهیمی است که نسبت به سایر بخش‌ها اهمیت بیش‌تری برای ما دارند.

تکنیک‌های غیرکلامی کاریزما در سخنرانی

به جز گفتار، بخش‌های زیادی در ظاهر شما از جمله حرکات و ژست‌هایتان وجود دارد که قطعا از دید مخاطب پنهان نمی‌ماند.

حرکات طبیعی در طول سخنرانی داشته باشید

طبیعی بودن حرکات بدن در عین همخوانی با کلماتی که به زبان می‌آورید از اصول ابتدایی کاریزما در سخنرانی می‌باشند. سخنران باید روی تمام حرکاتی که ممکن است ذره‌ای بابت استرس و هیجانات لحظه‌ای متزلزل شود دقت داشته باشد.

کاریزما در سخنرانی

با حالات چهره صحبت کنید

احساسات خود را با حالات گونه‌ها، چشم و به طور کلی چهره خود بیان کنید

به صدای خود جنب و جوش بدهید

به ولوم صدا، تن صدا، سرعت سخن گفتن و الحان خود را با مکث و توقف‌های مختلف در سخنرانی تنوع بدهید. جنب و جوش ایجاد شده در صدا به ایجاد کاریزما در سخنرانی و فن بیان شما کمک می‌کند.

آموزش فن بیان را با ما بخوانید


هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی (1)

تا به حال شده است در طول گفتگو یک پرسش خاص را برای مخاطب خود مطرح کنید بی آن که انتظار جواب از او داشته باشید؟ برخی از سوالات جنس متفاوتی دارند و با این که در قالب یک پرسش مطرح می‌شوند اما اهداف دیگری را دنبال می‌کنند. در ادبیات این دسته از سوالات پرسش بلاغی یا استفهام بلاغی خوانده می‌شوند و معمولا با اغراض ثانویه توسط گوینده بیان می‌گردند. ادبیات غنی فارسی سرشار از این آرایه‌ی پرکاربرد است که در شاهنامه نمونه‌های چشمگیری از آن مشاهده می‌کنیم؛ مثلا:

ز رستم بپرسید خندان دو لب/ تو گفتی که با او به هم بود شب

که شب چون بدی؟ روز چون خاستی؟/ ز پیکار دل بر چه آراستی

به جز اشعار و نثرها، گفتگوی روزمره ما هم معمولا با پرسش بلاغی خواه ناخواه آراسته می‌شود. سخنرانی یک از آن گفتگوهایی است که می‌تواند به خوبی با آرایه‌ی ملموس استفهام بلاغی آرایش شود و برای درک و جذب بهتر توسط مخاطب آماده‌سازی گردد.

آن چه که در ادامه می‌خوانید ریز و درشت هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی است. باشد که بعد از مطالعه این مطلب یک هنرمند تمام عیار در مدیریت سخنرانی باشید.

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

دانش‌نامه ویکی‌پدیا به این شکل به تفسیر و معرفی آرایه “پرسش بلاغی” می‌پردازد:

استفهام انکاری یا پرسش بلاغی گونه‌ای آرایه ادبی است که در قالب یک پرسش، موضوعی را مطرح می‌کند بی‌آنکه صرفاً به دنبال پاسخ مشخصی برای پرسش اصلی باشد. اگرچه استفهام انکاری از دیدگاه زبانی پرسش به شمار می‌آیند، اما از آن جا که گاه با بیان پرسش موضوعی از پیش مشخص و اعلام می‌شود (برای نمونه پاسخ آن پرسش در خود صورت پرسش نهفته باشد)، همیشه نیاز به گذاشتن علامت سؤال در جلوی استفهام انکاری نیست. در بسیاری موارد استفهام انکاری برای آغاز یک گفتگو یا جلب توجه برای آن که شنونده پیام را متوجه شود به کار می‌رود. برای نمونه، جمله «هوا سرد نشده است؟» در خود پیام سرد شدن هوا را پنهان دارد.

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

نمونه‌ای رایج از استفهام انکاری، «آیا تاکنون شده است کاری را درست انجام دهی؟» است که در آن در واقع دیدگاه شخص دوم درباره هوش و استعداد طرف مقابل بیان می‌شود و نه پرسشی مستقیم برای دانستن پاسخ.

استفاده از این آرایه استراتژی‌های خاصی مطابق با هر موقعیت دارد که آگاهی کامل از آن به کاربرد بهتر استفهام بلاغی کمک می‌کند.

استراتژی‌های در استفاده از پرسش بلاغی

بسیاری از نطق‌های بزرگ و شناخته‌شده دنیا شامل پرسش بلاغی می‌شوند. نطق گتیسبورگ لینکلن از معروف‌ترین و شاهکارترین سخنرانی‌های معروف دنیا است که در آن از پرسش بلاغی استفاده شده است.

به طور کلی نیاز به استفاده از پرسش بلاغی در طول سخنرانی نادر است؛ اما از آن جایی که معمولا یکنواختی و مشکل خستگی مخاطبان بر اثر تکرار مداوم وجود دارد استفاده از راهکارهای جایگزین به حای مطرح کردن ایده اصلی همچنان به سخنرانان توصیه می‌شود.

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

استفاده از پرسش بلاغی توام با دعوت به تفکر

یکی از بزرگ‌ترین ثمرات استفاده از استفهام بلاغی دعوت مخاطب به بیش‌تر فکر کردن است. اگر سخنرانی شما سلسله جملات و عباراتی باشد که قرار است در مدت زمان معین ارائه دهید با استفاده از پرسش بلاغی مخاطبان شما به صورت غیرفعال به سمت بیش‌تر گوش دادن و جستجو در میان صحبت‌های شما ترغیب می‌شوند.

با استفاده از پرسش بلاغی در واقع شما مخاطبانتان را به شرکت فعال در یک گفتگو دعوت کرده‌اید. مثلا فرض کنید در یک سخنرانی با موضوع “دست‌یابی به اهداف” در حال صحبت کردن هستید. در حالی که اکثر مخاطبان معتقدند یک نیرو خارجی مانع از دست‌یابی آن‌ها به اهدافشان می‌شود شما با طرح چنین پرسشی می‌تواند آن‌ها را وادار کنید به رفتارهایی که منجر به شکست خودشان می‌شود فکر کنند:

تعیین اهداف ساده است؛ اما دست‌یابی به آن‌ها چندان ساده نیست. ایده شما برای در هم شکستن خودتان چیست؟

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

دعوت از مخاطبان برای توافق با شما با طرح پرسش بلاغی

برای متقاعد کردن مخاطبان شما به عنوان یک سخنران ابتدا نیاز به متن سخنرانی برای انگشت به دهان کردن شنوندگان دارید و سپس نیاز دارید اعتبار به دست آورید. این اعتبار از راه هم‌نظر نشان دادن خودتان و هم‌سو بودن اهداف و افکارتان با مخاطبان به دست می‌آید. بدین منظور از طرح استفهام بلاغی استفاده کنید؛ حتی اگر مخاطبان با تکان دادن سرشان بخواهند موافقت خود را با شما اعلام نمایند.

فرض کنید در یک رویداد در میان کارمندان خانم یک شرکت خاص سخنرانی می‌کنید. استفهام انکاری در این شرایط و برای ثابت کردن توافق نظرتان با مخاطبان به این شکل به کار می‌آید:

با وجود مدت زمانی که برای اشتغال در شرکت و رسیدگی به امور منزل اختصاص می‌دهید، آیا سپری کردن اوقات فراغت برای کسب آرامش و انرژی مجدد حق شما نیست؟!

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

متلاطم کردن احساسات با طرح پرسش بلاغی

در میان سخنرانی‌های معروف تاریخ یک فاکتور مشترک به چشم می‌خورد و آن تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان به شیوه خاص است. از ویژگی‌های سخنرانان تاثیرگذار هم زدن یا بهتر بگوییم؛ متلاطم کردن دریای احساس مخاطب می‌باشد.

به طور کلی سخنرانی از ابتدا یک جریان احساسی یک‌طرفه است که بسته به ظرفیت‌های مخاطب می‌تواند دوطرفه شود. برای این که این مسیر به یک جاده دوطرفه تبدیل شود پرسش بلاغی گزینه خوبی خواهد بود.

فرض کنید در یک رقابت سیاسی شرکت کرده‌اید. به جای این که بگویید ” آن‌ها هرگز کاری برای کمک کردن به مردم انجام نداده‌اند” بهتر است با طرح پرسش بلاغی بگویید:

آن‌ها چه کاری برای کمک کردن به ما انجام داده‌اند؟!

هنر مدیریت سخنرانی با استفاده از پرسش بلاغی

گزینه دوم یا استفهام بلاغی همیشه گزینه قوی‌تری خواهند بود چون با وادار کردن مخاطب به فکر کردن و رسیدن به پاسخ “هیچ”، باعث می‌شود مخاطب درگیر تعاملی مثبت شود.

سخنرانی و فن بیان را کلیک کنید


راههای مقابله با “اثر نورپردازی” در فن بیان و سخنرانی

خیلی وقت‌ها در خیابان راه می‌رویم و ناگهان دچار پیچ‌خوردگی پا می‌شویم. در این لحظه بیش از این که به فکر درد به وجود آمده در ناحیه آسیب‌دیده باشیم به فکر نگاه اطرافیان و طرز فکر آن‌ها هستیم؛ چون فکر می‌کنیم ما تنها بازیگران این صحنه هستیم و تمام اطرافیان چارچشمی روی ما متمرکز شده‌اند. حال آن که بسیاری از رهگذاران بدون توجه به این قضیه از کنار ما عبور کرده‌اند. مشابه همین اتفاق به دنبال پدیده “اثر نورپردازی” در سخنرانی رخ می‌دهد و خیلی از سخنرانان فریب این پدیده ساختگی ذهن خود را خورده‌اند.

چنان چه که گفته شد این پدیده بر اثر فرضیات کاملا غیرواقعی ذهن ما ایجاد می‌‌گردد که باعث می‌شود تصور کنیم دیگران توجه غیرمعمول و زیادی نسبت به ما دارند؛ مثل حالتی که زیر نور شدید قرار داریم و در فضایی تاریک می‌درخشیم. به علاوه اولین بار این پدیده توسط روان‌شناسان Gilovic ،Medvec و Savitsky کشف شد. آن‌ها معتقد بودند که همه انسان‌ها تحت تشعشعات نوری در اجتماع هستند که باعث می‌شود تصور کنند بیش از آن چه هستند به نظر می‌رسند.

اگرچه اثر نورپردازی همیشه و همه جا همراه ما بوده و همواره همراهمان است اما در طول سخنرانی شرایط کاملا فراهم است تا تاثیر این پدیده را روی اجرا و تسلط خود به مهارت‌های سخنرانی بیش‌تر احساس کنیم.

در بخش دوم این سری از مطالب دانشگاه زندگی می‌آموزید چه طور بر نتایج منفی پدیده کاذب اثر نورپردازی در سخنرانی غلبه کنید.

مقابله با “اثر نورپردازی” در فن بیان و سخنرانی

اکنون که با مفهوم اثر نورپردازی آشنا شده‌اید وقت آن رسیده است تا با راه‌های مقابله با اثر نورپردازی هم آشنا شوید. در پایان ببینید این راهکارها تا چه حد به بهبود مهارت‌های سخنرانی شما کمک خواهند کرد.

مقابله با اثر نورپردازی

تشخیص بود و نبود اثر نورپردازی در سخنرانی

دیگر وقت آن رسیده است که باور کنید مخاطبان آن بینندگان و شنوندگان تیز و حواس‌جمعی نیستند که به تک تک حرکات شما در سخنرانی توجه کنند. حتی اگر در مرکز صحنه قرار داشته باشید، سکوت مطلق حاکم باشد و مطلب موردنظر از حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد باز هم مخاطبان در زمان‌بندی سخنرانی به تک تک حرکات شما توجه نمی‌کنند.

شاید اغراق‌آمیز باشد اما در یک سخنرانی هدفمند که مخاطبان جهت شرکت در آن وقت و هزینه صرف می‌کنند همه شرکت‌کنندگان بیش از هر چیز به دنبال برقراری ارتباط میان کلمات مختلف و فهم معانی و مقاصد سخنران هستند. به علاوه حواس مخاطبان را فاکتورهای مختلفی در سخنرانی درگیر می‌کند. به این شکل که هوش و حواس او همزمان بین سخنران، اسمارت‌فونی که در دست دارند، صداهای بیرون و رفت و آمدها تقسیم می‌شود.

مقابله با اثر نورپردازی

ضبط ویدیو هنگام تمرین سخنرانی

چنان چه بارها در مبحث تمرین برای سخنرانی و نکاتی برای کسب آمادگی پیش از شروع سخنرانی گفته شد ضبط ویدیو هنگام تمرین یکی از بهترین راهکارها برای تقویت مهارت‌های سخنرانی می‌باشد. اما تمرین سخنرانی چه ارتباط با کاهش پدیده اثر نورپردازی دارد؟

همان طور که می‌دانید عواملی مثل اضطراب و ترس از سخنرانی از جمله چاشنی‌های رایجی هستند که طعم اجرا و ارائه سخنران را تحت تاثیر قرار می‌دهند. همین موضوع باعث ایجاد عوامل محرکی مثل لرزش دست، پرش پلک سخنران یا حرکات ممتد دست و پا در یک نقطه می‌شود که باعث حواس‌پرتی سخنران می‌شوند.

استفاده از یک دوربین فیلمبرداری و ضبط تمارین به سخنران کمک می‌کند تا این عوامل محرک را در فن بیان خود شناسایی کرده و آن‌ها را به حداقل برساند.

استفاده از بازخوردهای مخاطبان قابل اعتماد

سوال پرسیدن از مخاطبان صادق و قابل اعتماد در طول سخنرانی بهترین کمک به سخنران برای رفع عواملی است که مدام تصور می‌کند به سبب آن مورد توجه خاص شنوندگان و بینندگان قرار گرفته است. سوالاتی مثل آیا در زبان بدن تنش عصبی می‌بینید؟ آیا متوجه پیچ خوردن پای ما هنگام عبور از روی سیم پروژکتور شده‌اید؟ آیا هر یک از این عوامل باعث حواس‌پرتی شما از موضوع بحث در سخنرانی شدند؟

مقابله با اثر نورپردازی

تمرکز بر مخاطبان

یکی از موثرترین راه‌هایی که باعث می‌شود پدیده اثر نورپردازی به حداقل برسد این تفکر خاص است که سخنرانی شما برای مخاطب است و هیچ تعلقی به خود شما ندارد. این جمله که “سخنرانی بدون حضور مخاطب سخنرانی نمی‌شود” کمک می‌کند تا به سرعت فراموش کنید در مرکز توجه جمع بزرگی قرار دارید. به علاوه باعث می‌شود پیامتان خیلی راحت‌تر توسط مخاطب جذب شود؛ بدون این که ظاهر و ویژگی‌های فیزیکی شما به عنوان سخنران مورد توجه قرار گیرد.

آثار پدیده “اثر نورپردازی” بر مخاطبان

در حالی که سخنران به عنوان عضو آسیب‌پذیر در سخنرانی بیش‌ترین ضرر را نسبت به هر فرد دیگری از این پدیده در سخنرانی می‌بیند، مخاطبان هم از عواقب و آثار پدیده نورپردازی بی‌نصیب نخواهند ماند.

اکراه و بی‌میلی مخاطب برای شرکت در فعالیت جمعی

مخاطبان با دیدن عکس‌العمل سخنرانی که تحت تاثیر این باور ساختگی قرار گرفته است سکوت می‌کنند. به جز سکوت بسیاری از مخاطبان از فعالیت و نظر دادن در بحث‌های گروهی امتناع می‌ورزند. بعبارتی حاضر به همکاری با سخنران مضطرب نمی‌شوند، بنابراین اگر استایل و سبک و سیاق سخنرانی شما به صورت یک مباحثه چندطرفه باشد، بیش‌تر ضرر می‌کنید.

اکراه و بی‌میلی مخاطب برای سوال پرسیدن

در طول سخنرانی ممکن است بارها و بارها این جمله را تکرار کنید: “اگر سوالی در این باره ذهنتان را درگیر کرده است بپرسید”. با این حال در بسیاری از مواقع هیچ سوالی دریافت نمی‌کنید، تا پایان سخنرانی که مخاطبان شما را احاطه می‌کنند و به طرح سوال می‌پردازند.

یکی از دلایل این واکنش عکس از سوی مخاطبان اثر نورپردازی است که تصور می‌کنند با سوال پرسیدن تمام افراد حاضر در سخنرانی به آن‌ها خیره می‌شوند و به این شکل معذب خواهند شد.

یکی از مشکلات گفتگوهای سیال و مخاطب‌محور نیز همین مشکل است و مخاطب ممکن است به دلیل ترس از اشتباه و این که تصور می‌کند در مرکز توجه قرار دارد از سوال پرسیدن اجتناب کند.

بی‌میلی برای نشستن روی صندلی‌های جلوتر

خیلی از مخاطبان بیش از این که مایل باشند نزدیک به سخنران باشند، در صندلی‌های عقب‌تر مستقر می‌شوند. دلیل آن هم واضح است؛ چون نمی‌خواهند سخنران به آن‌ها کاملا مسلط باشد.

همین موضوع که به دنبال پدیده “اثر نورپردازی” بروز می‌دهد باعث می‌شود تا فاصله مخاطب و سخنران به مرور بیش‌تر و بیش‌تر شود. تاثیر منفی دور شدن مخاطب از سخنران در مطلب حرکات بدن سخنران در سخنرانی قبلا بحث شده است.

مقالات بیشتر را اینجا بخوانید