جادو کلام در فن بیان با استفاده از تکنیک شش کلاه تفکر
اصل عمل سخنرانی عمومی و فرآیند بهبود مهارتهای سخنرانی در هر فرد همچون درنوردیدن ارتفاعات کوه تا رسیدن به قله، طاقتفرسا، نفسگیر و سرشار از احساسات متفاوتی که در آنی ایجاد میشوند و از بین میروند میباشد. در تمام دفعاتی که روی صحنه رفتهاید و سخنرانی کردهاید پیش آمده که به خاطر تشویق و تمجید عدهای فکر کنید بهترین سخنران روی زمین هستید و در مقابل سردی و سکوت برخی هم باعث شود از همه دلسرد شوید. به طور کلی بازی ذهنی سخنرانی در عموم، بازی درهمآمیختگی افکار، تجربیات مختلف و احساسات متنوع است. چیزی که برای فهم دقیقتر آن به یادگیری تکنیک شش کلاه تفکر به عنوان روشی نوین در مدیریت فن بیان خود نیاز دارید.
تکنیک شش کلاه تفکر، چارچوب سخنرانیهای فردی و گروهی را تشکیل میدهد که اکنون توسط بسیاری از افراد مورد استفاده قرار میگیرد. این تکنیک اولین بار توسط نویسندهای به نام Edward de Bono در سال 1985 در کتابی به همین نام منتشر شد. در طول بیش از 25 سالی که از انتشار این کتاب میگذرد، تکنیکهای معرفی شده توسط افراد مختلفی به روز شده و متناسب با شرایط در آن تغییرات زیادی ایجاد شد تا اکنون ما بتوانیم از آنها برای تصمیمگیری و حل مسئله استفاده کنیم.
در این مطلب آموزش تکنیک شش کلاه تفکر را هدف خود قرار دادهایم تا با به کارگیری آن فن بیان خود را جادو کنید. همراه ما باشید.
معرفی تکنیک شش کلاه تفکر در فن بیان
پشت فن بیان آبراهام لینکلن و بزرگانی که به واسطه نطقهای ارزشمندشان نام آنها در تاریخ ماندگار شدند آرامش، تطابق و آمادگی ذهنی خاصی وجود داشت که در کلامشان نمودار میشد. de Bono در کتاب خود مینویسد:
بزرگترین دشواری فکر کردن، سردرگمی و آشفتگی آن است. ما در یک لحظه تلاش میکنیم بیشتر و بیشتر فکر کنیم اما همزمان خلاقیت، امید، هیجان، اطلاعات، منطق و احساسات روی سر ما آوار میشوند؛ دقیقا مثل وقتی که چندین توپ به صورت همزمان به سمت دروازهبان پرتاب شود! تکنیک شش کلاه تفکر به ما کمک میکند که مثل رهبر یک ارکستر، به هدایت افکار خود بپردازیم و هنگام حرف زدن بهتر مقاصد خود را به مخاطب نشان دهیم.
معرفی تکنیکهای شش کلاه فکر
تکنیکهای ششگانه کلاه فکر هر یک چارچوب ذهنی برای سخنرانان هستند که باید آنها را به عنوان بخشی از فرآیندکسب آمادگی برای سخنرانی پذیرفت:
- کلاه سفید: خنثی و هدفمند؛ با اطلاعات ناقص
- کلاه قرمز: احساسی
- کلاه سیاه: احتیاط؛ چون ضعفها را هویدا میکند
- کلاه زدر: خوش بینی؛ امید و تفکر مثبت
- کلاه سبز: خلاقیت و ایدههای نو
- کلاه آبی: کنترل، سازماندهی فرآیند تفکر و سایر کلاهها
هر زمان که ما در طول حرف زدن یکی از این کلاهها را روی سر خود میگذاریم در واقع روی اهدافی که آن کلاه دنبال میکند تمرکز کردهایم. فن بیان شامل گذاشتن یک کلاه روی سر، درآوردن و سپس گذاشتن پوشیدن کلاه بعدی دیگر است. طبیعی است که میتوانیم این روند را به صورت معکوس هم انجام دهیم.
به کارگیری تکنیک شش کلاه تفکر در فن بیان و سخنرانی
همراه ما باشید و ببینید چه طور این تکنیکها میتوانند در شکلگیری و جهتدهی اطلاعات، افکار و احساسات ما در سخنرانی عمومی تاثیرگذار باشند:
کلاه آبی: سازماندهی مسیر افکار
وقتی که کلاه آبی را میپوشید باید موقعیت را تعریف کنید، پارامترهای هدف را تنظیم کرده و برای پوشیدن سایر کلاهها تصمیمگیری کنید. تمام این مراحل شرایط را تحت کنترل شما قرار میدهد مادامی که برای مسئله، راه حلی پیدا کنید.
بگذارید با دو مثال سادهتر بیشتر این کلاه را تحلیل کنیم:
من سخنران خوبی هستم؛ اما احساس میکنم رشد من بعد کمی با رکود رو به رو بوده و هیچ چیزی در این مدت تغییر نکرده است. بنابراین میخواهم بار دیگر پای در مسیر پیشرفت قرار دهم و از این رو قصد دارم با کلاه قرمز شروع کنم؛ کلاهی که به من در جستجو احساساتم کمک میکند. بعد از آن کلاه زرد، مشکی و سپس سبز را میپوشم.
فکر میکنم بازخوردها در سخنرانی و محافلی که اداره میکنم کاهش داشتهاند. بنابراین قصد دارم ابتدا کلاه زرد، سپس مشکی و بعد سبز را برای کشف مشکل اصلی به سر کنم.
کلاه سفید: آمار و ارقام هدف
وقتی که کلاه سفید به سر میکنید یعنی دید شما نسبت به سخنرانی کاملا علمی و هدفمند شده است. وقتی این کلاه را به سر میکنید باید یک لیست از حقایق مربوط به شیوه سخنرانی خود تهیه کنید که در آن خوب و بد کار شما ذکر شده است. به مثال ساده زیر توجه کنید:
- 11 سال است که بیوقفه سخنرانی میکنم
- اغلب سخنرانیهای من نصف روز طول میکشند
- با توجه به بازخوردها فکر میکنم از 5 ستاره، 3?5 ستاره را دریافت میکنم
- برای حضور در هر سخنرانی فلان مبلغ را دریافت میکنم
کلاه قرمز: انفجار احساسات
وقتی که در استفاده از تکنیک شش کلاه تفکر، کلاه قرمز توجه شما را جلب میکند یعنی این بار باید در احساس و درایت خود کنکاش کنید؛ چه این احساسات منفی باشند و چه مثبت. مثال زیر خیلی بهتر کاربرد این کلاه را در فن بیان و سخنرانی نشان میدهد:
- من از بازخوردهای مخاطبانم هم در طول سخنرانی و هم بعد از سخنرانی انرژی زیادی گرفتم
- از ارتکاب اشتباه مقابل همراهان، همسالان، هم صنفیها و همکاران خود ترس دارم
- از به اشتراکگذاری اطلاعاتم لذت میبرم
کلاه سیاه: احتیاط و بدبینی
وقتی که کلاه سیاه به سر میکنید باید چشمانتان را باز کنید و محتاط باشید و با دنبال کردن دلایل، به عقبنشینی بپردازید. در این حالت سخنران بیشتر نقاط منفی و ضعف را دنبال میکند و از لیستی که ایجاد میشود برای اصلاح معایب کار خود بهره میبرد؛ مثلا:
- وقت کافی برای تمرکز روی متن سخنرانیهای خود ندارم
- تجربه کافی برای طراحی حرفهای اسلایدهای سخنرانی ندارم
- برای بازاریابی هزینه زیادی صرف نمیکنم
کلاه زرد: خوشبینی، امید و مثبتاندیشی
وقتی که کلاه زرد به سر میکنید حتی در سختترین شرایط هم راه عبوری از میان موانع پیدا میکنید. در چنین حالتی میتوانید تمام نقاط مثبت و جنبههای کلیدی سخنرانی خود را با دیدی باز و کاملا خوشبینانه بررسی نمایید. به مثالهای زیر دقت کنید:
- استفاده از ویدیو میان کلیپهایی که در طول سخنرانی پخش میشود هیجان و انرژی مخاطبان را بیشتر میکند
- استفاده از قوانین شناختهشده در طراحی پاورپوینت سخنرانی باعث بهبود کار من میشود
- به روزرسانی مکرر وب سایت من نشان میدهد زندهام، فعالیت دارم و کارهای بیشتری را میپذیرم
کلاه سبز: خلاقیت
وقتی که کلاه سبز به سر میکنید تازه چالش واقعی شروع میشود. با این کلاه شما مجبور هستید خلاق باشید و ایدههایی را در ذهن خود ایجاد کنید که هرگز قبلا به آنها فکر نکرده بودید. در ادامه نمونههای خوبی از گفتگو یک سخنران با خود را زمانی که کلاه سبز را برای مدیریت افکارش به سر کرده است میخوانید:
- چه طور است شغل فعلی خود را رها کنم و به صورت متمرکز در زمینه سخنرانی عمومی فعالیت داشته باشم؟
- چه طور است با یک نفر همکاری کنم و با او در این مسیر سرمایهگذاری کنم؟
- چه طور است سخنرانیهای زنده را برای همیشه ببوسم و کنار بگذارم و از طریق سایت و به صورت وبینار با مخاطبانم ارتباط بگیرم؟
- چه طور است هنگام معرفی خودم روی صحنه از موزیک زنده کمک بگیرم؟
- چه طور است چینش استاندارد متداول داخل سالن برای مخاطبان را تغییر دهم؟
مقالات سخنرانی را کلیک کنید