صفر تا صد مراحل سخنرانی : آن چه در فرآیند یک سخنرانی رخ میدهد

هر یک از ما روزانه با سوژه‌های مختلفی رو به رو می‌شویم و این رویارویی آغاز شکل‌گیری ایده‌ای می‌شود برای سخنرانی. مثلا با دیدن مسئله ترافیک شهری یا رفتارهای شهروندان در طول زمان و انتظار آن‌ها زمان ترافیک، از هر چه که رخ داده سرنخ می‌گیریم و آن را برای یک سخنرانی پر آب و تاب پرورش می‌دهیم. شاید برخی فکر کنند این ایده‌ها و مراحل توسعه و رشد آن‌ها نتیجه جادوگری سخنران باشد؛ اما حقیقت چیز دیگری است و یک سخنران برای به ثمر رساندن ایده‌هایش مراحل مختلفی را طی می‌کند. مراحلی که نه فقط قبل از سخنرانی بلکه در طول خود سخنرانی پشت سر هم سپری می‌شوند. اصلا اگر شغل اصلی شما سخنرانی باشد دیگر بهتر از هر کسی می‌دانید برای این که حرف‌های سخنران در مراحل سخنرانی شنیده شود سه رکن اساسی لازم است: مهارت سخنران، شور و اشتیاق سخنران و تسلط به پیامی که قرار است منتقل شود.

اولین قسمت از سخنرانی تنظیم پیامی است که بدون هیچ ابهامی به صورت منسجم قابلیت انتقال داشته باشد. دومین بخش مهارت برقراری ارتباط برای شنیده شدن پیام است. در آخر هم باید سرمایه‌گذاری عاطفی و احساسی روی پیام داشته باشیم.

با این مقدمه موضوع اصلی امروز یعنی تحلیل صفر تا صد مراحل سخنرانی را آغاز می‌کنیم. در نهایت در می‌یابید که چه طور سخنرانی می‌تواند با پشت سرگذاشتن چالش‌ها، از شکل و مدل پایه به یک گفتگو دوطرفه و دوجانبه تبدیل شود.

بررسی صفر تا صد مراحل سخنرانی

مدل‌های سخنرانی و آن چه که در فرآیند سخنرانی رخ می‌دهد کاملا به کلاس درس و ارتباطی که معلم با دانش‌آموزان برقرار می‌کند شبیه است. دو مدل رایج و متداول در سخنرانی که با مسئله بازخورد گرفتن از مخاطب توام است عبارتند از: مدل تعاملی و مدل معامله‌ای.

مدل تعاملی در سخنرانی

تشبیه این مدل از ارتباطات به سخنرانی کمی دشوار است. در ارتباطات تعاملی همواره یک منبع، یک کانال و یک دریافت‌کننده یا گیرنده داریم. در سخنرانی منبع همان سخنران، گیرنده مخاطب و کانال‌ها احتمالا همان ارتباط کلامی و ارتباط غیرکلامی در سخنرانی باشند که توسط سخنران به کار گرفته می‌شوند. در مدل تعاملی پیام پیوسته بین منبع و گیرنده در حال تبادل است. از این رو یک جریان دو طرفه در حال انتقال است و هرگز متوقف نمی‌شود مگر عامل خارجی یا مزاحم در سخنرانی وجود داشته باشد.

مشاهده مقاله  8 راز افرادی که فن بیان درخواست کردن از دیگران را به خوبی می‌دانند

بررسی صفر تا صد مراحل سخنرانی

فرآیند رمزگشایی در سخنرانی تعاملی

در مراحل سخنرانی تعاملی بخش دیگری به عنوان رمزگشایی وجود دارد و بیشتر به مواقعی که سخنران از مهارت‌های غیرکلامی استفاده می‌کند مربوط می‌شود. مثلا وقتی که سخنران از حرکت‌های دست خود برای نمایش احساساتش استفاده می‌کند و سعی دارد به وسیله زبان در سخنرانی بدون حرف زدن ارتباط بگیرد.

طبیعی است اگر دایره لغت سخنران ثقیل باشد و فهم آن برای مخاطبان سنگین باشد،  مخاطب‌شناسی در سخنرانی به درستی انجام نشده باشد و زمان و ابزارهای انتقال پیام به خوبی انتخاب نشده باشند این رمزگشایی دیرتر صورت می‌گیرد.

بازخوردها در سخنرانی تعاملی

زمانی که رمزگشایی در مراحل سخنرانی با موفقیت انجام شود و مخاطب پیام را به خوبی دریافت کند بدان پاسخ می‌دهد. پاسخی که به دنبال رمزگشایی می‌آید همان بازخوردهایی هستند که برای گرفتن آن از مخاطب همواره در تلاش هستیم.

انواع و اقسام مختلفی از بازخوردها را در سخنرانی شاهد هستیم: بازخورد مستقیم، بازخورد ملایم و نیمه مستقیم و بازخورد غیرمستقیم.

بازخورد مستقیم زمانی رخ می‌دهد که گیرنده پیام نظراتش را مستقیما با منبع که همان سخنران است در میان بگذارد. مثلا وقتی که سخنران، سخنرانی را با یک سوال تمام کند و مخاطبان نظرات خود را به وضوح اعلام کنند در چنین شرایطی بازخورد مستقیم بوده است.

بازخوردهای ملایم نیمه مستقیم را زمانی دریافت می‌کنیم که پیام‌ها هم از دریچه کلامی و هم غیرکلامی منتقل می‌شوند؛ مثل زمانی که مخاطب به صورت مخفیانه به ارسال پیام متنی از طریق گوشی می‌پردازد یا با تکان دادن سر یا دستان خود احساس رضایت، نارضایتی، جواب مثبت یا منفی خود را نشان می‌دهد.

مشاهده مقاله  10 سوال برای تحلیل مخاطبین سخنرانی

بازخورد غیرمستقیم را بدون تعامل با مخاطب می‌گیریم. مثلا اگر در پایان سخنرانی برای نظرسنجی اقدام کرده باشید و نظرات را به صورت کتبی یا الکترونیک ببینید آن گاه ارتباط به صورت غیرمستقیم رخ داده است.

بررسی صفر تا صد مراحل سخنرانی

در مراحل سخنرانی عمومی دو بازخورد اول یعنی مستقیم و نیمه مستقیم از اهمیت بالایی برخوردارند.

مدل معامله‌ای در سخنرانی

زمانی که چندین منبع یا سخنران قرار باشد روی صحنه بروند و همراه یا پشت سر هم سخنرانی کنند مدل اول یعنی تعاملی جواب نمی‌دهد؛ چون در چنین مواردی بین گوینده و منبع همپوشانی به وجود می‌آید، گاهی سخنران مخاطب می‌شوند و گاهی مخاطب جای سخنران می‌نشیند و در چنین مواردی آشفتگی رخ می‌دهد.

ویژگی اصلی این مدل دریافت یا ارسال دائمی پیام توسط سخنران یا مخاطب است. در این حالت معمولا هیچ تقابل و همپوشانی با مخاطب رخ نمی‌دهد.

تئوری گفتمان و گفتگو در سخنرانی عمومی

با شنیدن سخنرانی بلافاصله یک جایگاه یا تریبون، چند ردیف صندلی و یک سالن بزرگ با نورپردازی ویژه در ذهن هر کسی شکل می‌گیرد که در آن یک نفر در حال صحبت کردن است. (مونولوگ) حال آن که سخنرانی می‌تواند خیلی فراتر از یک مونولوگ خشک و توخالی باشد و با وجود دیالوگ‌ها سبک و سیاق گفتگو  به خود بگیرد.

برای خواندن ادامه مطلب کلیک کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست


تکنیکهای اصلاح، تربیت و ترمیم زبان بدن در سخنرانی

احساس می‌کنید وقتی که صحبت می‌کنید سایر بخش‌های بدنتان به جز زبان مرده و بی‌حس شده است؟ گاهی در مقابل این مُردگی چنان هیجان و احساساتی سرازیر می‌شود که فکر می‌کنید در آن لحظه موجب سردرد مخاطبان شده‌اید؟ حالات صورتتان با وجود این که خودتان می‌دانید فقط به خاطر هیجان موضوع و سخنرانی در جمع است، ترسناک، وحشت‌زده و مضطرب به نظر می‌رسد؟ دستانتان می‌لرزد؟ مدام انگشتانتان در هم می‌پیچد و گاهی به خاطر حرکت بیش‌ار حد دست‌ها هنگام حرف زدن فکر می‌کنید این دستانتان هستند که جایگزین زبانتان شده‌اند؟ نه فقط شما بلکه بسیاری از سخنرانان حتی حرفه‌ای نیز این بار سنگین را در سنوات کاری خود به دوش می‌کشند. شاید به همین دلیل است که گفته می‌شود همه سخنرانان قبل از این که به ژست یا حرکات خاصی عادت کنند به اصلاح، تربیت و ترمیم زبان بدن خود نیاز دارند.

یک بار به تمام حرکاتی که دست‌ها، پاها و سر شما هنگام سخنرانی به خود می‌گیرند دقت کنید. در سخنرانی هر حرکتی که شکل می‌گیرد می‌تواند دو تاثیر مختلف داشته باشد. اول این که باعث حواس‌پرتی و سردرگمی مخاطبان شود و یا این که با استفاده از همان حرکت بیش‌ترین اثرگذاری را روی مخاطب داشته باشیم.

مطلب امروز دانشگاه زندگی بهانه‌ای شد تا یک بار دیگر به زبان بدن و تکنیک‌های مربوط بدان نگاه کنیم و این بار با دید نقادانه به معرفی نکاتی برای اصلاح، تربیت و ترمیم زبان بدن در سخنرانی بپردازیم.

اصلاح، تربیت و ترمیم زبان بدن برای سخنرانی‌ها

آن چه که در زبان بدن بیش از سایر بخش‌های بدن که در ظاهر توسط مخاطب دیده می‌شود مطرح است عبارتند از:

  • حالات بدن
  • حرکات بدن
  • اشکال صورت
  • ارتباط چشمی

کسانی که از مدیریت زبان بدن در سخنرانی غافل هستند بدون شک بزرگ‌ترین فرصت برای برقراری ارتباط با مخاطب را از دست داده‌اند.

مشاهده مقاله  کسب آمادگی برای سخنرانی : خود را برای سخنرانی بعدی بیمه کنید!

ترمیم زبان بدن در سخنرانی

حرکات پر سر و صدا و متلاطم را حذف کنید!

تک تک حرکات بدن ما مسئول انتقال پیام هستند؛ اما این واقعیت تلخ وجود دارد که مدیریت و حذف حرکات بیهوده و گمراه‌کننده و جایگزین کردن حرکات هوشمدانه و منطقی برای سخنرانان غیرممکن است؛ خصوصا که همه این احساسات کاملا ناخودآگاه بروز می‌کنند.

بهترین راه برای مدیریت حرکات دست در سخنرانی، حرکات پا، تکانه‌های سر و به طور کلی زبان بدن درخواست از دیگران برای مشاهده و زیرنظر گرفتن شما هنگام تمرین سخنرانی است. بدون شک یک ناظر هوشیار می‌تواند بخش‌هایی که نیاز به بازبینی دارند را به خوبی یادآوری نمایند. مثلا خیلی از ما عادت داریم به محض عصبانیت یا فکر کردن با مو‌ها بازی کنیم. برخی هم برای کنترل خشمی که دارند دست به جیب می‌شوند و بعضی نیز مدام پاها را به عقب و جلو تاب می‌دهند.

در صورتی که اطراف شما کسی نیست که این حرکات را با دقت و حوصله نظارت کند می‌توانید از تمرین خود فیلمبرداری کنید و سپس فیلم را بازبینی نمایید. هر بخشی که حرکات آن اصطلاحا در سطح هشدار قرار داشت را مشخص کنید و در تمرین بعدی با حذف حرکات پر سر و صدا به ترمیم زبان بدن خود بپردازید.

شما ملزم به استفاده از زبان بدن در هر شرایطی نیستید!

زبان بدن ابزاری کمکی برای تشریح کلماتی است که بر زبان می‌آوریم. آیا هر کلمه‌ای نیاز به تفسیر و تشریح دارد؟! با توجه به این که بسیاری از کلمات در صورتی که در جایگاه واقعی خود به کار برده شوند معنا و مفهوم را به مخاطب می‌رسانند پس بهتر است در استفاده از زبان بدن کاملا گزینشی عمل کنیم.

مشاهده مقاله  تکنیک های ارائه سمینار کارشناسی ارشد - شنوندگان را محو خود کنید!

ترمیم زبان بدن در سخنرانی

بهترین را بر هم زدن و از بین بردن تعادل و تعاملی است که معمولا میان بخش‌های مختلف سخنرانی به وجود می‌آید؛ چون حالات صورت، دست و پا، ژست و به طور کلی زبان بدن هر فرد تابع کلماتی است که به زبان می‌آورد. مثلا زمانی که سعی دارید احساس واقعی خود را با چهره نشان دهید لزومی ندارد دستان خود را حرکت دهید و می‌توانید آن را بی‌حرکت کنار خود رها کنید.

هر حرکت، یک سکانس ویدیویی!

همان طور که گفته شد اگر اطرافتان فردی نیست که صفر تا صد مراحل سخنرانی را فیلمبرداری کند و با نشان دادن نقاط قوت و ضعف زبان بدن شما را روشن کند بهترین راه فیلمبرداری هنگام تمرین، با صدای بسته است. هنگام مشاهده فیلم‌ها از خود بپرسید:

  • میزان تحرک و استراحت بخش‌های مختلف در طول سخنرانی به چه صورت بوده است؟
  • حرکات بدن در حالتی که حرف نمی‌زنید می‌توانند به خوبی احساسات شما را منتقل کنند؟
  • چشمانتان به سرعت حرکت می‌کنند و با مخاطب تماس چشمی خوبی دارید؟

روانشناسی خانواده شامل مسائلی همچون ازدواج، طلاق، خیانت و ... است

برای راهنمایی بیشتر اینجا را کلیک کنید


راههای کمک به نوجوانان برای مدیریت هیجان

تعداد زیادی از افرادی که به دبیرستان می‌روند و در سن نوجوانی قرار دارند، ممکن است دچار هیجانات بیش از حد شوند که مشکلاتی را برایشان به وجود می‌آورد. برخی از این هیجانات با افزایش سن از بین نمی‌روند و در مواقعی، باعث بروز رفتارهای خطرناکی می‌شوند که در زندگی خود و دوستانشان، مشکل ایجاد می‌کند.

اگر فرزند شما هم نوجوانی است که نسبت به هیجان آسیب‌پذیری دارد، احتمالاً تاکنون متوجه این موضوع شده‌اید اما شاید ندانید که دقیقاً باید چه کنید. وقتی که فرزند شما مستقل می‌شود، احتمال اینکه بتوانید به او کمک کنید کمتر خواهد بود زیرا او به رفتارهایش ادامه می‌دهد و ممکن است در نهایت رفتارهای شدیدی از خود بروز دهد.

یکی از این راه ها مدیریت هیجان است که می توان به این افراد کمک کرد و آن این است که نتیجه و سود کنار گذاشتن هیجان بیش از حد را به آن‌ها بگویید. در ادامه 3 راه برای جلوگیری از این مشکل را مطرح کرده‌ایم، بنابراین همراه دانشگاه زندگی باشید.

مدیریت هیجان

1 – تحصیل و معلمان

در دوران راهنمایی یا دبیرستان، نوجوان باید با معلمان متفاوتی سر و کار داشته باشد که هر کدام به شیوه متفاوتی درس می‌دهند. پس ممکن است افراد در مدیریت همه این کلاس‌ها دچار مشکلاتی شوند.

چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ فرزند شما از فشار درس‌ها خسته شود و معلم را بخاطر آن سرزنش کند. ممکن است رفتارهای غیرمنتظره و احساساتی از او سر بزند.

شما باید چه کار کنید؟ برای مدیریت هیجان فرزندتان او را تشویق کنید تا رفتار خودش را بررسی کند و ببیند چه زمان‌هایی احساس خستگی به سراغش می‌آید. به او بگویید که اگر چنین نشانه‌هایی مشاهده کرده، با شما در میان بگذارد تا بتوانید به او کمک کنید. یکی از راه‌ها، بارش فکری ایده‌ها برای حمایت از آن‌ها در مدرسه است.

مشاهده مقاله  تفکر انتقادی

2 – ورزش

اینکه نوجوان عضو تیمی ورزشی باشد برای او هیجان‌انگیز است اما حضور در یک بازی، می‌تواند باعث بروز رفتارهای شدیدی شود که دلخوری و عصبانیت هم‌تیمی‌ها و مربی را به همراه دارد.

چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ هیجان فرزند شما باعث می‌شود که قوانین حاکم بر بازی و تمرینات تیمی را فراموش کند. همچنین ممکن است به بازی فیزیکی روی آورد و به دیگران صدمه بزند.

شما باید چه کار کنید؟ به فرزندتان بگویید که چرا باید با مربی و هم‌تیمی‌هایش همکاری کند و فواید این کار را به او گوشزد کنید. این کار باعث می‌شود که فرزندتان به عضوی مفید در تیم تبدیل شود. همچنین درباره احساس او از نظر فیزیکی، هنگامی که بسیار هیجان‌زده می‌شود، صحبت کنید.

مدیریت هیجان

بازی‌های ویدیویی و شبکه‌های اجتماعی

برای بسیاری از کودکان و نوجوانان، بازی‌های ویدیویی و شبکه‌های اجتماعی

بخشی اصلی و مهم در زندگی اجتماعی است. فرزند شما ممکن است عاشق بازی یا توییت کردن و به اشتراک گذاشتن مطالب در شبکه‌های مختلف باشد؛ اما احتمالاً قوانین استفاده صحیح از آن‌ها را به درستی نمی‌داند.

چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ (بازی ویدیویی) بچه‌ها و نوجوانان از بازی کردن لذت می‌برند اما این کار ضررهایی نیز دارد. ممکن است فرزند شما با ساخت جوک‌های ناپسند درباره شخصیتش در بازی، واکنش نشان دهد یا اینکه همراه دیگران بازی کند و در آن، شکست بخورد.

چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ (شبکه اجتماعی) اعتیاد به این شبکه‌ها و حضور مداوم در آن‌ها ممکن است برای فرزندتان، خوب نباشد. این احتمال وجود دارد که فرزندتان دوستان ناشناسی در این فضا بیاید یا کامنت‌هایی نامناسب و زننده منتشر کند.

مشاهده مقاله  شک داشتن به توانایی های خود باعث می‌شود که از کار کردن، نوشتن و تولید کردن دست برداریم

شما باید چه کاری انجام دهید؟ این شرایط معمولاً برای والدین سخت است زیرا نوجوانان کمتر درباره این مسائل صحبت می‌کنند و مانند بچه‌ها حرف والدین را چندان جدی نمی‌گیرند. همچنین می‌توانید درباره این مسائل به فرزندتان مشاوره دهید و او را از خطرات و مزایا مطلع کنید.

در این مطلب سعی کردیم به موضوعاتی بپردازیم که بخاطر هیجان زیاد در دوران نوجوانی، مشکلاتی به وجود می‌آورند. شما باید سعی کنید در این شرایط، به فرزندتان برای مدیریت هیجان کمک کنید.

 

اگر دچار سردرگمی شده اید مسیر زندگی را کلیک کنید

با دانشگاه زندگی همصدا شوید


اعتماد به نفس خود را بسازید

اعتماد به نفس تقریباً در تمام جنبه‌های زندگی ما به شدت تاثیرگذار و مهم است. با این وجود؛ بسیاری از افراد نمی‌توانند به اعتماد به نفس کافی دست پیدا کنند. این موضوع بسیار ناراحت‌کننده است زیرا چنین افرادی معمولاً در یک چرخه وحشتناک گرفتار می‌شوند و قادر نیستند موفق شوند.

همان طور که می‌دانید بیشتر مردم از سپردن کار خود به افراد مضطرب، ناکارآمد و افرادی که بی‌دلیل عذرخواهی می‌کنند؛ بیزار هستند.

از طرفی، مردم توسط افرادی که سر خود را بالا نگه می‌دارند، به وضوح صحبت می‌کنند و سوالات را به خوبی پاسخ می‌دهند، خوششان می‌آید. این افراد اعتماد به‌ نفس بالایی دارند و حتی زمانی که چیزی را نمی‌دانند، به راحتی این موضوع را می‌پذیرند.

افرادی که به خود اعتماد دارند؛ الهام‌بخش دیگران خواهند شد. آن‌ها قادر هستند روسا، مشتریان، دوستان و اطرافیان خود را تحت تاثیر قرار دهند.

خبر خوب این است که اعتماد به نفس را می‌توان پرورش داد و آن را در خود ساخت. بنابراین اگر سعی می‌کنید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید یا آن را برای اطرافیان خود به وجود آورید؛ تلاش شما ارزشمند است!

اعتماد به نفس

اعتماد به نفس شما از نظر دیگران در چه حد است؟

سطح اعتماد به نفس شما را می‌توان از راه‌های مختلفی متوجه شد. از رفتار، زبان بدن شما، طرز صحبت کردن، چیزهایی که می‌گویید و نظیر این موارد. در ادامه رفتارهایی را که نشان‌دهنده سطح اعتماد به نفس پایین یا بالا هستند را نوشته‌ایم. آن‌ها را بخوانید و ببینید کدام موارد در شما یا افراد اطرافتان وجود دارد؟

داشتن اعتماد به نفس

رفتاری با اعتماد به نفس بالا

  • کاری که فکر می‌کنید درست است را انجام می‌دهید حتی اگر دیگران شما را مسخره کنند یا منتقد کار شما باشند.
  • مشتاق هستید که ریسک را بپذیرید و سختی بیشتری برای رسیدن به چیزهای بهتر، تحمل کنید.
  • تصدیق اشتباهات خود و یاد گرفتن از آن‌ها یکی دیگر از نشانه‌های اعتماد به نفس بالاست.
  • معمولاً منتظر می‌مانید تا دیگران برای دستاوردها و موفقیت‌های شما، تبریک بگویند.
  • شما با لحنی آرام و لطیف نظر افراد دیگر را می‌پذیرید و به آن پاسخ می‌دهید.

 

رفتاری با اعتماد به نفس پایین

  • رفتارها و کارهای خود را بر اساس آنچه دیگران فکر می‌کنند، انجام می‌دهید.
  • در محدوده راحت خود باقی می‌مانید و از شکست، ترس و وحشت فراوانی دارید. همچنین تمایلی به پذیرفتن ریسک ندارید.
  • به سختی تلاش می‌کنید تا اشتباهات خود را مخفی کنید و تمایل دارید قبل از اینکه کسی بفهمد، مشکل را برطرف کنید.
  • به دستاوردهای دیگران حسادت می‌کنید و ممکن است آن‌ها به تمسخر بگیرید.
  • به دستاوردهای خود اهمیتی نمی‌دهید و لحن مناسبی در مواجه با دیگران ندارید.

همان طور که در مثال‌های بالا مشاهد کردید، اعتماد به نفس پایین می‌تواند باعث خودتخریبی انسان شود. افرادی با اعتمادبه‌نفس بالا، معمولاً نگرش مثبت به مسائل دارند زیرا به خود و توانایی‌هایشان اعتقاد دارند. آن‌ها همچنین باور دارند که باید از زندگی نهایت استفاده را برد.

 

اعتماد به نفس چیست؟

دو موردی که بر اعتماد به نفس تاثیرگذار هستند عبارتند از: عزت نفس و خودکارآمدی.

مشاهده مقاله  تفکر انتقادی

هنگامی به حس خودکارآمدی می‌رسیم که خودمان (و افراد شبیه خود) را در حال ماهر شدن در امور و رسیدن به اهداف می‌بینیم. این حس زمانی به وجود می‌آید که متوجه می‌شویم، با یادگیری و تلاش در یک زمینه می‌توانیم به موفقیت دست پیدا کنیم. این نوع از اعتماد باعث می‌شود که افراد چالش‌های سخت در زندگی و کار را بپذیرند و در مقابل آن ایستادگی کنند.

این مورد با حس عزت‌نفس، وجوه مشترکی دارد. عزت‌نفس حسی عمومی‌تر نسبت به احساس موفقیت و غلبه بر مشکلات در زندگی است. معمولاً این حس وقتی به سراغ انسان می‌آید که اطرافیانش، او را فردی موفق و عالی بدانند و خود نیز حس توانمندی داشته باشد.

همچنین این حس به ما می‌گوید که در کار خود موفق خواهیم بود و اگر تلاش کنیم، به راحتی به آنچه که می‌خواهیم، می‎رسیم.

برخی از افراد بر این باور هستند که اعتمادبه‌نفس را می‌توان با مثبت‌اندیشی به دست آورد و ما هم این قضیه را تا حدودی قبول داریم. با اینکه تعیین اهداف و رسیدن به آن‌ها برای تقویت اعتماد بسیار مهم است اما نمی‌توان آن را کافی دانست.

شما باید صلاحیت را نیز در خود به وجود آورید زیرا بدون احساس صلاحیت، اعتمادبه‌نفسی نیز نخواهید داشت.

 

مشاوره در زمینه روانشناسی خانواده را به ما بسپارید

با سایت دانشگاه زندگی همراه شوید


لپتاپها و گوشیهای هوشمند توانایی یادگیری شما در کلاس را مختل میک

فرض کنید دوست‌تان به شما رازی راجب بیماری خاص‌اش، یا عشقی پنهانی می‌گوید. چگونه تصمیم می‌گیرید که این راز را با کسی درمیان بگذارید یا نه؟

چندوقت پیش، خواهرم ربکا با من تماس گرفت و درخواستی عجیب را مطرح کرد: از من خواست تا بلیطی رزرو کنم و بدون این‌که کسی بفهمد به نزدش بروم.

ربکا توضیح داد که باید از سینه‌اش بافت‌برداری کنند و از شنیدن نتیجه می‌ترسد، پس من را دعوت کرد تا حامی احساسی او باشم. اما نمی‌خواست باقی افراد خانواده را نگران کند.

در سریع‌ترین زمان ممکن به هواپیما رسیدم، اما همچنان با یک مسئل? حل نشده دست‌وپنجه نرم می‌کردم. بسیاری از اعضای خانواد? ما پزشک هستند. پدرم جراح ارتوپد است، خواهرم دکتر زنان، و حتی خود ربکا دکتر بیماری‌های داخلی است. می‌دانستم که قطعاً توصیه‌های خود را به ربکا می‌کنند _ و می‌خواستند بدانند که ربکا به بیماری خاصی مبتلا شده یا نه. اما خواهرم از من خواست به کسی چیزی نگویم. من هم دقیقاً همین کار را کردم.

رازداری

اما وقتی چنین مسئله‌ای پیش می‌آید و دلایل خوبی برای اطلاع‌رسانی به بقیه وجود دارد، چگونه بین گفتن و نگفتن تصمیم درست را می‌گیرید؟

تصور کنید دوست‌تان عاشق کسی شده و شما آن فرد را به خوبی می‌شناسید. یا یکی از اعضای خانواده به نوشیدن الکل یا استعمال دخانیات اعتیاد پیدا کرده و به کمک نیاز دارد. یا زندگی کسی که دوست‌اش دارید به کلی به‌هم ریخته. شاید بخواهید برای کمک به فرد رازش را فاش کنید. یا وقتی می‌دانید که فلان قضیه به کسی آسیب می‌رساند، یا آن شخص حق دانستن این موضوع را دارد، رازداری تبدیل به سخت‌ترین کار دنیا می‌شود.

اخیراً دانشگاه کلمبیا و دانشگاه ملبورن در استرالیا، سه تحقیق با موضوع رازداری را به اتمام رسانده‌اند. نتیج? این تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی رازِ یک دوست یا کسی که عاشق‌اش هستیم را می‌فهمیم، ناخودآگاه احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری به‌هم می‌کنیم، اما این اطلاعات ممکن است تبدیل به یک بار اضافی شود. اما در ادام? نتایج، مسجل شده که به محض فهمیدن، این راز بیشتر و بیشتر ذهن فردِ رازدار را اشغال می‌کند. تفاهم بیشتر، سبب اعتماد بیشتر و به اشتراک‌گذاشتن رازهای بیشتر می‌شود. به‌همین‌سبب افراد قابل اعتمادی که دیگران به وفور رازهای‌شان را با او به اشتراک می‌گذارند _ نه این‌که نگران فاش‌شدن‌اش باشند _ درصد رضایت و شادی کمتری را در زندگی خود تجربه می‌کنند. میشل الپین، سرگروه محققین در این باره می‌گوید: (همین که فرد دائماً فکرش مشغول راز های این‌وآن است، سبب آسیب‌پذیری و مریضی روحیِ وی می‌شود).

مشاهده مقاله  لپ‌تاپ‌ها و گوشی‌های هوشمند توانایی یادگیری شما در کلاس را مختل می‌کنند

در مقاله‌ای که توسط دکتر اسلپین در سال 2015 به چاپ رسید، درباره رازداری نوشت: (افرادی که به رازهای دیگران فکر می‌کنند اغلب همه چیز را سخت‌تر از چیزی که هست برآورد می‌کنند. تپه‌ها را مثل کوه‌های غیرقابل صعود، و فاصله‌های کوتاه را دورتر از چیزی که هست می‌بینند. افراد عادی هم به چنین رفتارهایی مبتلا می‌شوند، اما این مقدار در افراد رازدار بیشتر است).

وقتی راز کسی را می‌فهمیم، درقبال حفاظت از آن اطلاعات مسئولیت داریم. همان‌طور که دکتر ساندرا جی پترونیو می‌گوید: (اساساً تبدیل به صاحب دوم آن راز می‌شویم).

دکتر ساندرا در رابطه با تئوریِ مدیریت حریم شخصی در معاشرت _  که زحمت فراوانی برای بسط آن کشید _ اذعان دارد که هر فرد برای مدیریت حریم شخصی و وضع قوانین برای خودش دارای اختیار عمل است. اما هرکدام از ما حریم شخصی را به طرز متفاوتی تعریف می‌کنیم. حدود حریم شخصی ما ممکن است برای افراد متفاوت، متغیر باشد، و همچنین این حدود نیز ممکن است در طی زمان تغییر کنند. بنابراین چیزی که به صمیمی‌ترین دوست خود می‌گوئیم، اصلاً قرار نیست به دست خواهر یا برادرمان برسد. یا احتمالاً حرفی که در نوجوانی نتوانیم به والدین خود بگوئیم، زمانِ بزرگ‌سالی درمیان می‌گذاریم.

 

روانشناسی خانواده را کلیک کنید