آیا واقعا لیاقت سخنرانی در جمع را دارید؟ این مطلب را بخوانید (1)

چرا خیلی از افراد از سخنرانی گریزان‌اند؟ چرا بسیاری از سخنرانانی که فن بیانشان چنگی به دل نمی‌زند خودشان هرگز به اشکالات خود پی نمی‌برند؟ اصلا می‌شود با مهارتی به نام مهارت سخنرانی متولد شد و عاری از هر گونه خطا سخنرانی کرد؟ سخنرانی در جمع یک توانایی ذاتی است یا یک لیاقت اکتسابی؟

بر اساس یافته‌های دانشمندان در طول دهه 1960 تا 1970، هر نوع یادگیری مراحلی دارد که به واسطه همین فرآیند به مهارت تبدیل می‌شود. سخنرانی و صحبت کردن هم همچون هر مهارت دیگری در زندگی است که تسلط بر آن منوط بر پشت سر گذاشتن این مراحل است.

آموزش امروز دانشگاه زندگی مروری است بر تئوری یادگیری، مراحل آن و ارتباط یادگیری مهارت سخنرانی با این تئوری. همراه ما باشید.

آیا واقعا لیاقت سخنرانی در جمع را دارید؟ این مطلب را بخوانید

یک کودک 6 ساله برای یادگیری مهارت خواندن و نوشتن، یک فرد بالغ برای کسب تسلط بر مهارت رانندگی و یک دانشجو برای مهارت‌آموزی در رشته تحصیلی‌اش به 4 مرحله یادگیری زیر نیاز دارد:

عدم صلاحیت یا بی‌کفایتی ناخودآگاه در فرد

در این مرحله سه حالت وجود دارد. این که فرد شایستگی انجام یک کار را ندارد، فرد از شایستگی‌های بی‌خبر است و یا فکر می‌کند انجام آن کار فراتر از حد معمول توانمندی‌هایش است و در نهایت این که دانش کافی برای تشخیص توانمندی‌هایش را ندارد و بنابراین نمی‌تواند تفاوت بین نقاط قوت و ضعف را تشخیص دهد.

سخنرانی در جمع

عدم صلاحیت یا بی‌کفایتی آگاهانه در فرد

در این مرحله همچنان فرد در مرحله بی‌کفایتی نسبت به موضوع مورد نظر قرار دارد؛ اما اکنون دیگر به اندازه کافی نسبت به این حقیقت علم دارد. به زبان دیگر به اندازه کافی می‌داند چه تفاوتی بین فردی که در این حوزه مهارت دارد با فردی که فاقد مهارت است وجود دارد.

احساس کفایت آگاهانه در فرد

فرد در این مرحله هم توانایی و هم دانش کافی را برای انجام کار دارد. مثلا در بحث سخنرانی در جمع فرد می‌تواند ادعا کند که توانایی نطق در حضور دیگران را دارد اما در کنار این ادعا قطعا به تلاش و تمرین نیاز خواهد داشت.

صلاحیت ناخودآگاه در فرد

فرد در این مرحله آن قدر تمرین و تکرار داشته است که می‌تواند به بهترین شکل ممکن ظاهر شود.

نمونه‌های تئوری یادگیری در زندگی واقعی

برای مرحله اول شاید پیدا کردن مثال کامل مشکل باشد. اما مراحل بعدی معمولا در زندگی به وفور اتفاق می‌افتد.

فرض کنید به ورزش تنیس علاقه دارد. اگرچه مهارتی در این رشته ندارید اما آن قدر مطالعه و تجربه در مشاهده مسابقات داشته‌اید که می‌توانید سطوح مبتدی، میان‌رده و قهرمانی و حرفه‌ای را از هم تشخیص دهید. این مورد مثال خوبی برای مرحله دوم تئوری یادگیری است.

سخنرانی در جمع

در مرحله بعد این بار خودتان را در مقام یک دونده تصور کنید. فرض کنید قرار است در یک مسابقه دو ماراتن شرکت کنید و اگرچه سرعت خیلی بالایی ندارید اما دونده خوبی برای این مسابقه خواهید بود. بنابراین تلاش می‌کنید با مطالعه وب سایت‌ها، کتب و بررسی ژورنال‌ها اطلاعات خود را برای مسابقات دو سرعت بالا ببرید. در این مرحله شما در حال چالش مرحله سوم یادگیری هستید.

تئوری یادگیری در کسب مهارت سخنرانی در جمع

مهارت سخنرانی عمومی در قرن بیست و یکم نظیر سایر مهارت‌هایی که تا کنون کسب کرده‌اید به تمرین و تکرار نیاز دارد. معمولا کسانی که برای اولین بار این کار را شروع می‌کنند و به زبان ساده‌تر تازه وارد می‌باشند در مرحله اول تئوری یادگیری قرار می‌گیرند؛ مثلا:

  1. سخنران فردی تازه‌کار است که مهارتی در کنترل بحث ندارد. در عین حال خودش از این ضعف بزرگ غافل است
  2. فرد سخنران قادر نیست سخنرانان حرفه‌ای از مبتدی را تشخیص دهد و از این رو در یادگیری نکات کلیدی آموزش سخنرانی بازمی‌ماند

سخنرانی در جمع

جالب است بدانید بسیاری از سخنرانان در مرحله اول باقی می‌مانند و این سوال را تا آخرین لحظه حرفه‌ای خود به همراه خواهند داشت که چرا مخاطبان دائمی ندارند، مخاطبان ناراضی هستند و به نسبت رقبا موفق نبوده‌اند.

برای عبور از مرحله اول به دوم چند گام اساسی وجود دارد. معمولا اولین تلنگرها برای این که به دانش و علم کافی برای تشخیص برسیم از سوی منتقدین دریافت می‌شود. منتقدینی که با جملات مختلف گوش و چشم سخنران را نسبت به سخنرانی در جمع باز می‌کنند. مثلا ” برای حرفه‌ای شدن در این کار باید علم خود را بالا ببرید”.

سخنرانی در جمع

برخی از افراد برای ماندن در این مرحله مقاومت بالایی از خود نشان می‌دهند. به همین دلیل هرگز موفق نمی‌شوند لیاقت یا عدم لیاقت و صلاحیت خود را در این امر تشخیص دهند. نادیده گرفتن بازخوردها ساده‌ترین واکنش فردی است که تصور می‌کند سخنرانی او مثل چرچیل نیست، اما وقتش که برسد می‌تواند به خوبی حرف بزند!

به علاوه به دلیل آن که سخنرانی مهارتی یگانه نیست و کمپلکسی از تمام مهارت‌های اکتسابی می‌باشد طبیعی است اگر عبور از مرحله اول به دوم زمانبر باشد.

سخنرانی در جمع

بد نیست بدانید…

فردی که از مرحله اول یادگیری برای سخنرانی در جمع عبور کند و به مرحله دوم برسد تقریبا نسبت به ضعف‌هایش آگاه شده است. چنین فردی اگرچه مهارت کافی برای ابراز ایده‌ها و توانمندی‌هایش ندارد اما می‌تواند سخنران خوب و بد را از هم تشخیص دهد. این فرد چون نسبت به ضعف خود آگاه است از پذیرش‌های موقعیت سخنرانی سرباز می‌زند و بنابراین باید وارد مرحله سوم شود تا معایب خود را برطرف کند.

آموزش سخنرانی را کلیک کنید


فن بیان در خواستگاری

خواستگاری یک جلسه بین خانواده ها برای نشان دادن علاقه به ایجاد یک رابطه جدی بین پسر و دختر هر یک از خانواده هاست. در این جلسه یا جلسات خانواده ها تصمیم میگیرند که آیا پسر و دختر می توانند یک زن و شوهر خوب  برای همدیگر باشند یا خیر. معمولا نظر خانواده دختر و پسر اهمیت زیادی برای سر گرفتن یک ازدواج دارد. چه خواستگاری سنتی باشد چه پسر و دختر از قبل با هم آشنایی داشته باشند و دلشان بخواهد که با هم زندگی مشترک تشکیل دهند, اما نقش فن بیان در خواستگاری چیست؟

از آن جا که معمولا خانواده ها برای شناخت یکدیگر و عروس یا داماد شروع به معرفی خانواده خود میکنند اینکه به بهترین نحو این معرفی را انجام دهند از اهمیت بسزایی برخوردار است. به هر حال نوع معرفی تاثیر زیادی در گرفتن جواب مثبت یا منفی خانواده ها خواهد داشت.

حتما خانواده های زیادی را می شناسید که بدلیل اینکه نتوانستند در جلسه خواستگاری به خوبی خود و پسر یا دخترشان را معرفی کنند شانس ازدواج آن ها را از بین برده اند. مهارت فن بیان در جنبه های مختلف زندیگی ما نقش بزرگی دارد ,حتی در خواستگاری. در زیر نکاتی را در خصوص فن بیان در خواستگاری بیان می کنیم.

فن بیان در خواستگاری

در جلسه خواستگاری ، چگونه صحبت کنیم ؟

از قبل یک نفر که فن بیان خوبی دارد را انتخاب کنید

در خانواده هر کسی فردی وجود دارد که فن بیان بهتری نسبت به سایرین دارد. آن فرد توانایی این را دارد که شیرین , با کلاس و مثبت صحبت کند. از او بخواهید مدیریت صحبت کردن را در دست بگیرد. او می تواند با حفظ ادب و متانت با کمی شوخ طبعی جو سنگین حاکم بر خواستگاری را از بین ببرد. البته انتخاب کسی که زیاد از حد لودگی می کند یا ادبیات کوچه بازاری دارد اصلا مناسب نیست (مگر اینکه هر دو خانواده به این سبک عادت داشته باشند). در غیر این صورت این طور افراد به شدت کار را خراب میکنند. ممکن است به جای معرفی درست عروس یا داماد بیشتر او را بکوبد و باعث خجالت وی شود.

حرف هایتان را یکی کنید

این واقعا بد است که داماد یک حرف بزند و خانواده اش حرف دیگر. سعی کنید قبل از آمدن به خواستگاری با هم در مورد تمامی مسائل و سوالات احتمالی خانواده عروس مثل وضعیت شغل ,مسکن, مدت زمان عقد و … صحبت کنید. در آن طرف عروس خانم هم باید بدون خجالت تمامی انتظاراتش از مرد زندگی آینده اش را با خانواده خود در میان بگذارد. مثلا خانواده عروس نگویند مادیات برای دختر ما اهمیتی ندارد در حالی که عروس خانم اصلا این اعتقاد را ندارد !

تمامی افراد حاضر در خواستگاری را معرفی کنید

اگر خانواده ها از قبل با هم آشنایی ندارند و یا افراد غریبه ای در جمع حضور دارد کسی که نماینده گفتگو در خواستگاری است باید حتما تمامی افراد و نسبت هایشان را معرفی کند, قبل از اینکه خانواده عروس یا داماد بخواهند که آن افراد را معرفی کند.

خواستگاریخواستگاری

وقت خواستگاری را در نظر بگیرید

معمولا برای جلسات اول خواستگاری یک ساعت کافیست. سعی کنید زیاد از مسائل حاشیه ای صحبت نکنید و صحبت هایتان باید کوتاه و کامل باشد. اگر نیاز به صحبت بیشتری دارید با نهایت احترام درخواست جلسه دیگری کنید.

خوش رو و خوش برخورد باشید

یکی از مهمترین اصول فن بیان در خواستگاری “خوش اخلاق بودن” است. حتی اگر جوابتان منفی است و از عروس یا داماد خوشتان نیامده باید ادب را رعایت کنید و سعی در تحقیر خانواده مقابل نداشته باشید. به هر حال هر خانواده ای ارزش و مقام خود را دارد. سعی کنید با خوبی و خوشی همه چیز را تمام کنید. چه جوابتان مثبت است چه منفی.

دروغ نگویید و اغراق نکنید

کسی که قرار است به نمایندگی خانواده صحبت کند نباید دروغ بگوید و یا در مورد عروس یا داماد اغراق کند” مشک آن است که خود ببوید” .اکثر افراد توانایی تشخیص دروغ را دارند. زیادی تعریف کردن از خانواده ی خود حس خوبی به خانواده روبرو نمی دهد و ممکن است به اصطلاح تو ذوقشان بخورد !

جوگیر نشوید

کسی که به نمایندگی از خانواده عروس یا داماد صحبت میکند باید مراقب باشد که جو گیر نشود. وعده وعیدهایی که می داند هرگز اتفاق نمی افتد را بازگو نکند و یا جهت تلافی کردن حرف کسی از خانواده مقابل چیزی را نگوید که به آن اصلا معتقد نیست.

فن بیان در خواستگاری را کلیک کنید


8 راز افرادی که فن بیان درخواست کردن از دیگران را به خوبی میدانن

کاری در دنیا سخت تر از قرض کردن پول از دیگران، درخواست از اساتید برای این که یک امتحان مهم لغو شود، درخواست برای رسیدگی به یک مشکل بغرنج و به طور کلی کمک خواستن از دیگران در شرایط ناچاری وجود دارد؟ زندگی ما تلفیقی از تجربیاتی است که در برخورد و تعامل با یکدیگر به دست می آوریم. یکی از آن موقعیت های حساسی که معمولا ما را بر سر دوراهی قرار می دهند درخواست هایی است که از ما می شود یا ما از دیگران می خواهیم. اگر در مقام یک شنونده باشیم اوضاع بهتر است؛ اما وقتی قرار باشد ما آن درخواست را مطرح کنیم احساس خجالت، شرم، کم رویی، ناآگاهی و ترس از اتفاقات آینده دست به دست هم می دهند تا شرایط از آن چه هست دشوارتر شود. در واقع مشکل از آن جایی شروع می شود که خیلی ها دل و جرئت درخواست کردن از دیگران را ندارند و نمی دانند بعد از جرئت ورزی باید چه رفتاری از خود نشان دهند تا دیگران را تابع درخواست های خود کنند.

اگر در کودکی می شد با واکنش های کودکانه قهر کردن یا احیانا فریاد زدن دیگران را وادار به برآورده کردن درخواست های خود کنیم اما در عالم بزرگسالی همه چیز مطابق با عقل و منطق پیش می رود. از آن جایی که هرگز در زندگی نمی توانیم به تمام خواسته های خود برسیم چه بهتر با راز افرادی که نحوه درخواست کردن از دیگران را به خوبی می‌دانند آشنا شده و فرصت های کم تری را از دست دهیم.

این شما و این رازهایی که دانشگاه زندگی برای درخواست کردن از دیگران، درخواستی که موثر واقع شود با شما در میان می گذارد…

بررسی تکنیک های فن بیان درخواست کردن از دیگران

یکی از مهم ترین درخواست هایی که هر فرد در زندگی به فوت و فن بیان کردن آن نیازمند می شود درخواست افزایش حقوق با فن بیانمی باشد. درخواستی که به دلایل اشتغال به تحصیل بعد از شروع به کار یا قرار گرفتن در شرایط اضطراری باید از راه درست مطرح شود؛ واگرنه نتیجه مطلوبی به دنبال ندارد.

درخواست کردن از دیگران

این درخواست یا هر درخواست دیگر را با این تکنیک ها مطرح کنید.

دیگران توانایی رفع مشکلاتمان را دارند؟

برای پروژه های مهم و بزرگ تکنیک معروفی وجود دارد که بیش تر شبیه یک حقه است تا هر چیز دیگر! این حقه زمانی جواب می دهد که مثلا قصد دارید از کسی مبلغ چند میلیون تومان برای خیریه و اعمال نیک درخواست کنید؛ اما می دانید که جواب او در برابر درخواست نامتعارف شما قطعا منفی است!

طبق این تکنیک بهتر است درخواست های خیلی بزرگ تر را در کنار درخواست منطقی خود مطرح کنیم تا به مخاطبمان ثابت کنیم این مبلغ آن قدر هم که فکر می کند نامتعارف نیست! مثلا برای درخواست مرخصی دو روزه مطرح کردن درخواست مرخصی یک هفته ای در کنار درخواست اصلی ما باعث می شود تا مخاطب به خودی خود منعطف شود.

با این راه می توان به خوبی توانایی دیگران را در پاسخ گویی به درخواست هایمان محک بزنیم.

غرق در دلایل دست و پا نزنیم!

درخواست کمک مردمی برای رسیدگی به خیریه آن هم از مراجع بالاتر اصول خاص خود را دارد. زمانی که قرار است شرح نیازمندی یا اهداف خود را برای جمع آوری کمک مالی یا انجام یک کار خاص با دیگران در میان بگذاریم نباید در دلایل دست و پا بزنیم. مهم ترین دلیلی که به خاطر آن تصمیم گرفتید به درخواست کردن از دیگران بپردازید را پیدا کنید. کدام یک تاثیرگذارتر است؟ کدام یک نشان می دهد نیاز شما به کمک مالی بحرانی تر است؟

درخواست کردن از دیگران

شما مستحق جواب مثبت دیگران هستید!

وقتی که خود ما به درخواستی که از دیگران داریم اعتقاد نداریم و برای وقتی که قرار است جهت درخواست کردن از دیگران اختصاص دهیم ارزش قائل نیستیم نباید توقع برخورد دلخواهمان را از آن ها داشته باشیم.

فرض کنید این بار درخواست ما پس دادن و مرجوع کردن کالایی است که به دلیل نقص و زدگی از خرید آن پشیمان شده ایم. به غیر از شیوه برخورد فروشنده نسبت به جنس مرجوعی که کاملا بستگی به شرایط دارد این که خود ما به معیوب بودن جنس و محق بودن خودمان ایمان داریم در فن بیان تاثیر می گذارد. اگر شک دارید اصلا جنس توسط خود شما معیوب شده است یا از اول معیوب بوده است بیهوده تلاش نکنید!

با حوصله و نرم برخورد کنید!

حین درخواست کردن از دیگران باید به آن ها ثابت کنیم که با این کار آن ها بدهکار آن ها می شویم و می دانیم که لطف بزرگی در حق ما می کنند. خنده بهترین ابزار برای اعلام درخواست حمایت مالی، کمک نقدی، هماهنگ کردن امور اداری یا هر چیز دیگری است که در کنترل و مدیریت آن به مشکل برخورده ایم!

درخواست کردن از دیگران

وقتی که درخواست به صورت مکتوب ارائه می شود باید در انتخاب لغات کوشا باشید. وقتی که یک درخواست بدون دخالت زبان بدن و فن بیان مطرح می شود امکان سوبرداشت از آن بیش تر خواهد شد. لبخند در تعامل با افراد غریبه مثلا یکی از مسافران مترو که از او می خواهید در حمل و نقل وسایل به شما کمک کند معجزه آفرین است!

به روابط نباید خدشه وارد شود!

اگر درخواست های ما به شکل یک لایحه با قید دو فوریت(!) نزد مخاطبمان برده شود و لحن ما حالت تحکم به خود بگیرد روابط از حالت دوستانه خارج می شود!! دقیقا مثل وقتی که با کسی رفاقت چندین و چند ساله دارید اما با او عهد می کنید اگر مقدار مشخصی پول به شما قرض ندهد باید فاتحه این ارتباط دوستی خوانده شود! در چنین مواقعی که امکان پاسخ گویی به درخواست و کمک کردن دیگران وجود ندارد در هر شرایطی بهتر است تنه ارتباط شما سالم بماند و خدشه ای بدان وارد نشود!

عزت نفس همواره حفظ شود!

مهم ترین چیزی که حین درخواست کردن از دیگران باید بدان توجه داشت عزت نفسی است که باید حفظ شود. مثلا در باب افزایش حقوق و درخواست برای ارتقا شغلی که به هر دلیلی با موافقت بالادستی همراه نمی شود اصرار بیش از حد باعث می شود قضاوت دیگران درباره ما تغییر کند.

درخواست کردن از دیگران

احساس دلسوزی، طرز فکر دیگران و این که آدم نابالغی هستیم یا هر نوع برچسب دیگر از عواقب اصرار روی درخواستی است که در آخر به پایمال شدن عزت نفس ما می انجامد!

ریسک کار را به حداقل برسانید

بارها درخواست کمک از دیگران را مطرح کرده اید ولی با شکست همراه بوده است؟ شاید کاهش ریسک هایی که مخاطبتان قرار است به خاطر کمک کردن به شما بپذیرد کمی شرایط را تعدیل کند!

فرض کنید قرار است از کسی درخواست کنید ضمانت وام شما را بر عهده بگیرد. این کار شدیدا ریسکی است و هر کسی جرئت پذیرش مسئولیتش را ندارد. در این مواقع به جای اطمینان دادن به دیگران درباره ریسکی نبودن این کار به کاهش ریسک ها بپردازید.

درخواست کردن از دیگران

رسم قدردانی را به جا آورید

وقتی که از کسی درخواست می کنید ساعات بیشتری را به جای شما کارهایتان را انجام دهد یا این که لطف و توجه او همیشه شامل حال شما است به وسیله قدردانی با یک هدیه هم دین خود را ادا کرده اید و هم نشان داده اید که به خوبی رسم قدردانی را می دانید.

آموزش سخنرانی را کلیک کنید


همه آن چه که برای یک سخنرانی ترغیب کننده باید بدانید

فن بیان هر سخنران هر چه قد هم که خاص و بی همتا باشد، باز هم برای او کافی نیست. سخنران تنها زمانی می تواند از کیفیت سخنرانی خود احساس رضایت داشته باشد که مطمئن شود روح و جسم مخاطب همزمان با هم حاضر است، شنونده خوبی است و در حال تحلیل و تجزیه اطلاعات می باشد. اما در این مسیر مخاطب نباید تنها بماند. وظیفه سنگین برای یک سخنرانی ترغیب کننده تا حد زیادی به دوش سخنران می باشد؛ این طور نیست؟

روان شناسی ترغیب یا نفوذ، درباره فرآیند ذهنی شکل گیری تمایل و رغبت در افراد مختلف نظریه های جالب و متفاوتی ارائه می دهد. در واقع ترغیب از تعریف سطحی و ابتدایی که همه ما با آن آشنا هستیم بسیار فراتر و پیچیده تر می شود. در ساده ترین شکل ترغیب، نورون های مغزی با استفاده از یک محرک خارجی تحریک می شوند و فرآیند انتقال پیام عصبی در کسری از ثانیه در فرد صورت می گیرد. برند مربوطه یک عکس اغوا کننده از یک ورزش تازه وارد در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک می گذارد و سعی دارد با این عکس کاربر را برای فروش بیشتر تحریک کند. به تصویر زیر نگاه کنید:

همه آن چه که برای سخنرانی ترغیب کننده لازم است

در این تصویر، استفاده از این ماده شوینده به شیوه ای به تصویر کشیده شده است که احتمالا می رود مخاطب در اولین خرید بعدی خود حتما در میان محصولات به دنبال این شوینده باشد.

سخنرانی هم باید سبک و سیاق تبلیغاتی داشته باشد تا مجاب کننده به نظر برسد. سخنران مجبور است از ترفندهایی مثل شبیه سازی تصویری، برانگیختن حس پیوند مخاطب با سوژه و…استفاده و فن بیان سخنرانی جذاب را به مخاطبان هدیه کند.

برای سخنرانی نیازی به ترفندهای تبلیغاتی رایج ندارید. یک سخنران بعد از آشنایی با تمام فرمول هایی که برای یکسخنرانی ترغیب کننده قرار است در این مطلب بررسی کنیم می تواند تاثیرگذار عمل نماید.

همه آن چه که برای سخنرانی ترغیب کننده لازم است

یک سخنران قبل از این که بخواهد تاثیرگذار واقع شود، باید از 4 فیلتر زیر عبور کند:

  1. صداقت سخنران: آیا مخاطبان به حقیقت سخنان شما ایمان دارند یا در این بین شک و شبهه هایی وجود دارد که گفته های شما را زیر سوال می برد؟
  2. تشابه سخنان: سخنانی که قرار است بر زبان آورید با عقاید و ظاهری که مخاطبان از شما سراغ دارند همخوانی دارند؟
  3. اعتبار و استناد سخنان: برای سخنان خود مدرک و سند کافی دارید؟
  4. حسن شهرت سخنران: مخاطبان تا چه حد شما و مهارت شما را در این زمینه باور دارند و آیا در این زمینه حسن شهرت دارید؟

همه آن چه که برای سخنرانی ترغیب کننده لازم است

برای سخنرانی ترغیب کننده این 4 فاکتور باید در شما تقویت شود. مخاطب باید با دانستن این 4 مورد و اطمینان از برخورداری شما از این صفات، به شما اعتماد کند. از این رو راه هایی را برای تقویت آن ها جهت یک سخنرانی مجاب کننده و تاثیرگذاری بر مخاطب در سخنرانیبررسی می کنیم.

آماده سازی ذهنی مخاطبان قبل از سخنرانی

بخش زیادی از تعامل مخاطب با شما، به واسطه تصورات او از تبلیغاتی که دیده و شنیده شکل می گیرد. بنابراین بخشی از وظایف شما به قبل از سخنرانی برمی گردد:

تشریح موضوع سخنرانی به صورت تخصصی

اگر به دنبال متقاعد سازی مخاطب در طول سخنرانی هستید از همین حالا یعنی قبل از سخنرانی باید اقدام کنید. شما تنها سخنرانی نیستید که قرار است مثلا درباره تکنیک های تقویت حافظه صحبت کند. از این رو در تبلیغاتی که قبل از سخنرانی انجام می شود باید به نکات زیر به عنوان نمونه اشاره شود:

  • ایده این سخنرانی بسیار جذاب است؛ چون سخنران حدود دو ( سه، چهار و …) برای آن وقت صرف کرده است و همه آن حاصل زحمات چندین و چندساله او می باشد
  • سخنران صاحب آثار ارزشمندی نظیر کتاب فلان می باشد. این کتاب ها مثلا به چاپ دهم رسیده اند و ازآثار پرفروش بوده اند

بازاریابی برای شهرت سخنران

از تبلیغات قبل از سخنرانی ابایی نداشته باشید. شما برای شناخته تر شدن به این تبلیغات خصوصا در شهرهای بزرگ تر نیاز دارید. در این باره معرفی کلیدی و مختصری از خود داشته باشید. مثلا حتما ذکر کنید که:

  • مسئول یک پروژه مهم بوده اید یا سمت خاصی را داشته اید
  • قبل از شروع این فعالیت چه پیشینه ای داشته اید و تا چه حد در این زمینه فعال بوده اید

همه آن چه که برای سخنرانی ترغیب کننده لازم است

برای یک سخنرانی ترغیب کننده، اجازه دهید مخاطب از قبل شما را بشناسد و آنالیز کند؛ نه این که روی صندلی بنشیند و در روند سخنرانی به این نتیجه برسد.

آنالیز مخاطبان سخنرانی ( تشابه)

یکی از فاکتورهای مهم برای یک سخنرانی ترغیب کننده، توجه به فاکتورهای تشابه به وسیله آنالیز مخاطبان است. آنالیز مخاطبان به شما می گوید که در این منطقه فلان لباس را بپوشید که مخاطب را دلگرم تر می کند و به شما احساس نزدیکی بیشتری خواهد داشت. به شما می گوید که حوادث یا رویدادهای اخیر در این منطقه را حتما یادآور شوید و به آن ها نشان دهید که حواستان به صورت ویژه به مخاطبانتان بوده است. به شما می گوید که شیوه سخن گفتن و داستان هایی که قرار است روایت شود را با مخاطبان خود هماهنگ کنید.

آماده سازی ذهنی مخاطبان بعد از سخنرانی

سخنرانی تمام شده است؛ اما تاثیرگذاری تازه شروع شده و این اول راه است. از این رو هنوز هم باید مثل قبل نسبت به مخاطبان و سخنرانی انجام شده، با توجه به توصیه های زیر مسئولیت پذیر باشید:

در دسترس بمانید

فرصت را برای اختلاط و نزدیکی بیشتر با مخاطبان خود از دست ندهید. سخنرانی هم دقیقا مثل یک معامله است. ارتباط شما با مخاطبان، خدمات پس از فروش شما خواهد بود و نشانگر مشتری مداری شما است.  این رفتار دیگران را برای ارتباط گرفتن با شما و تعامل در سخنرانی های بعدی ترغیب می کند.

همه آن چه که برای سخنرانی ترغیب کننده لازم است

حواستان به قول و قرارتان باشد

این مورد برای همه ما ملموس تر است و همیشه در سخنرانی با این موقعیت رو به رو بوده ایم. فرض کنید یک سوال از سخنران پرسیده اید و او در جواب شما می گوید سخنرانی رو به اتمام است؛ اما من جواب سوال شما را به صورت کامل ایمیل می کنم.

ساعت ها و روزها می گذرد؛ اما خبری از ایمیل نشده است. این بی توجهی کاملا ضد هدف اصلی ما، یعنی داشتن سخنرانی ترغیب کننده خواهد بود. توصیه ما به سخنرانان پایبندی به قول و قرارهایی است که در سخنرانی از آن صحبت می کنند. جوایز، مسایقات، قول همکاری و ارسال ایمیل یا پیام به برخی از مخاطبان از همان بخش هایی هستند که دیگر پیگیر آن ها نمی شویم.

آماده سازی ذهنی مخاطبان در طول سخنرانی

مستند حرف بزنید

وقتی که سخنان شما از یک منبع معتبر نشات گرفته باشند، مجاب کننده و ترغیبی خواهند بود. اگر به دنبال ایجاد انگیزه در مخاطبان خود هستید حتما منبع سخنان خود را مشخص کنید تا فرصت کافی برای تعامل ایجاد شود.

همه آن چه که برای سخنرانی ترغیب کننده لازم است

شبیه مخاطبان باشید

شباهت ها، اولین جرقه را برای روشن شدن ارتباط شما و مخاطب هستند. از آن پس این شما هستید که باید به این ارتباط حرارت بیش تر بدهید. رشته تحصیلی شما در دوران دبیرستان با زمینه شغلی اکثر مخاطبان شباهت دارد؟ سن شما به مخاطبان نزدیک است و می توانید از ترفندهای به کارگیری طنز در سخنرانی به راحتی استفاده نمایید؟ عقاید شما با باورهای سیاسی شما با گروهی که برای آن ها سخنرانی می کنید سازگار است؟

همه این ها را برای یک سخنرانی

 

انتخاب موضوع جذاب برای کنفرانس را کلیک کنید


شخصیت شناسی: زخمهای روحیِ پنهانی که به زندگی امروزهی شما شکل مید

چرا مردم فلان کار را انجام می‌دهند؟ اخلاق و رفتار انسان، از همان آغاز آفرینش برای دانشمندان و پیغمبران و حتی شفادهندگان، یک علامت سوال بزرگ باقی مانده است.آیا دوست ندارید که بدانید فردی نزدیک و صمیمی با شما چرا فلان رفتار را انجام داد؟ آیا باارزش‌تر این نیست که شما خودتان را واضح‌تر و روشن‌تر ببینید، مثلاً به طور کاملا واضح و بی‌آلایش نیازها، تصمیمات، گرایشات و انگیزه‌های درونی‌تان را ببینید؟

در حرف? شغلی من به عنوان یک معلم و استاد انرژی درمانی، شخصیت شناسی و تحقیقاتِ این حوزه‌ی روان‌شناسی را ابزاری قدرتمند و مؤثر در امر خودشناسی و خودآگاهی تلقی می‌کنم. شخصیت شما از کجا نشأت می‌گیرد؟ آیا ممکن است که تجربیاتِ دفن شده در عمیق‌ترین بخش حافظ? شما، حالا و امروزه، کردار و پندار و سلامت شما تعیین کنند؟

شخصیت شناسی

شخصیت شناسی به دنبال یافتن یک توضیح مناسب و صحیح برای این سوال است که آیا تجربیات دوران کودکی، توان باقی ماندن تا زمان بزرگ‌سالی و حتی تأثیر بر روی رفتارهای یک فرد بزرگ‌سال را دارند، یا همچنین می‌توانند بر روی شکل و شمایل بدن، سلامت جسمی، خوشحالی و رضایت از زندگی و سلامت روحی نیز تأثیرگذار باشند؟ در طی صدسال گذشته کسانی که در حوزه‌های روان‌شناسی و انرژی درمانی اسم و رسمی داشتند، سعی کردند تا با همکاری با یکدیگر رابط? بین فکر و عمل فرد، و نوعِ شکل و شمایل بدن، مرضی که به آن مبتلا می‌شود و محرکات انرژی و چاکراه‌های او را بیابند.

روان‌پزشک اتریشی، ویلهلم ریچ اولین کسی بود که متوجه شد بیشتر مراجعانش به درون پنج دسته بندی عظیم جای‌گیر می‌شوند. او متوجه شد که تجربیاتِ مشترکِ زمان کودکی سبب می‌شود تا اشکال بدن نیز مشابه باشند و همچنین این افراد، محرک‌های روانی مشترکی را با یکدیگر دارند. در برخی موارد، بچه‌ها زخم‌های روحی شدیدی را تجربه می‌کنند، تا جایی که به طور کلی احساسات خود را مسدود می‌کنند و از یک سیستم دفاعی خاص در برابر تمام جهان استفاده می‌کنند.

تحقیقات دیگری که در ادام? این نظریه صورت گرفت سبب شد تا عوامل خارجی دیگری نیز به این پنج دسته اضافه شوند، همچون اطلاعاتی راجع به درس‌هایی که این شخص از زندگی آموخته و هدف زندگیِ او.

شخصیت شناسی

این هم از پنج نوع شخصیتی که می‌تواند مشخص کند، هر فرد در هر دسته چه دیدگاهی نسبت به زندگی و جهان دارد. البته گفتنی است که یادتان باشد، این اسامی تنها و تنها مختص به مطالعات شخصیت شناسی هستند و ممکن است در دیگر حوزه‌های روان‌شناسی معانی متفاوتی را ارائه کنند:

اسکیزوئید _ شخصیت اسکیزوئید، قلمروی دارد که از قبل به دست احساس ناخواستگی و ناامنی تسخیر شده است. یک مادرِ ناراحت و یا ناراضی، یک تولد سخت و یا حتی یک پایان تلخ برای زندگی گذشته می‌تواند به این عقده‌ی روحی منجر شود. فردِ اسکیزوئید از جهان می‌ترسد و همواره انتظارِ اتفاقات ناگواری را دارد. بدن آن‌ها معمولاً شکلی این‌چنینی دارد: قدبلند، لاغر؛ با مفاصلی ضعیف و دست و پاهایی سرد.

اسکیزوئید

زبانی _ شخصیت زبانی زمانی پدید می‌آید که فرد در هنگام رشد زبانی خویش دچار زخم‌ها و آسیب‌های روحی شده باشد _ منظور از رشد زبانی، زمانی است که یک کودک به شیرخوردن مشغول است. تجرب? ترک شدن، سبب می‌شود که شخصیت زبانی با احساس محرومیت بارآمده و بزرگ شود. این احساس خلأ که در درون آن‌ها وجود دارد، سبب می‌شود که افرادی وابسته باشند و به راحتی بازیچه شوند، و این در حالی است که قصد دارند تا نیازهای‌شان را برآورده کنند. شخصیت زبانی بدنی رشد نکرده دارد، انرژی اندکی را در خود جای می‌دهد و مستعد افسردگی و چاقی است.

 

دیوانه _ شخصیت دیوانه از الگوهایی در کودکی، سنی بین 18 تا 48 ماهگی شکل می‌گیرد، دقیقاً زمانی که کودک برای اولین بار سعی در بروز شخصیت خویش و اولین خصیصه‌هایش دارد. ساختار زخم‌های روحیای که مسبب این نوع شخصیت می‌شوند بدین شکل هستند: که والدین فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند که کودک احساس میکند به وی خیانت شده یا قلب او را شکسته‌اند. شخصیت دیوانگی سرمای? هنگفتی را در اختیار تصویرِ فرد از خویش قرار می‌دهد، تصویری که در آن، فرد هیچ‌گاه اشتباه نمی‌کند و همیشه در کنترل دیگران است. بدن آن‌ها عموماٌ پف کرده است، شانه‌های پهن و همچنین لگن‌های باریکی دارند، اگرچه که نوع دیگر از بدن آن‌ها بسیار ضعیف و غیرقابل اعتنا است. احساس خیانتی که همراه آن‌ها است، ایشان را مستعد مشکلات کمری و حملات قلبی می‌کند.

شخصیت

ماسوشیست _ شخصیت ماسوشیست در نقطه‌ای از زندگی پدید می‌آید، که فرد _ کودک _ به تازگی به دوران استقلال طلبیِ خویش رسیده است، یعنی از 24 ماهگی تا 4 سالگی. شخصیت ماسوشیست از تسخیرِ افراطی توسط یکی از والدین، آن هم در زمانی که استقلال طلبیِ وی در حال رشد و توسعه است رخ می‌دهد. والدین در این وضعیت، والدین کودک را تنها نسخه‌ای الحاقی و اضافی از خودشان می‌دانند و به طرزی افراطی سعی در کنترلِ آنها دارند _ اجزاه ی داشتنِ هیچ فضای شخصی‌ای را به کودک نمی‌دهند.

پاسخ ماسوشیست به این نوع رفتار و زندگی، بدین صورت است که همه‌چیز را در درون خویش نگه می‌دارند _ احساسات‌شان، خلاقیت و درونیات‌شان _ در حالی که همواره از بی‌احترامی و نکوهشِ اهداف و خواسته‌هایش توسط دیگران عصبانی و خشمگین است. بدن آن‌ها اغلب سنگین و جمع و جور، با عضلاتی محکم، و گردن و میان‌تنه‌ای کوتاه است.

جامد _ شخصیت جامد در آخرین نقطه از کودکی رخ می‌دهد _ یعنی مرحل? بلوغ/مرحله رشد تناسلی از کودکی که در حدود 4 تا 6 سالگی را تشکیل می‌دهد. مشکل اصلیِ افراد جامد، در حقیقت مخالفت با تصدیق و ارزش‌های خویش است. این شخصیت در صورتی پدید می‌آید که یکی از والدین کودک را پس بزند، آن هم زمانی که چاکراه‌های قلب در حال رشد هستند.

این نوع شخصیت همچنین ممکن است زمانی پدید بیاید که یکی از والدین تغییر رفتاری ناگهانی را نسبت به فرزند خود انجام دهند. یک زمانی همین والد فرزندش را دوست داشت و از او حمایت می‌کرد، اما حالا انتظار دارد که او احساسات و نیازهایش را کنار بگذارد و (بزرگ شود).

کودک احساس می‌کند که به اندازه‌ی کافی خوب نیست و شروع به پس زدن یا کنار گذاشتن احساساتش کرده و سعی می‌کند که بی‌نظیر به چشم بیاید. افراد جامد برای دریافت عشق مورد نیازشان، اصولاً سعی می‌کنند که در جهانِ بیرون و اجتماع دست‌آوردهای مختلف به دست بیاورند. بدن و شمایل افراد جامد نیز همانند شخصیت‌شان سفت و محکم است، با ستون فقراتی صاف و سری که همیشه بالا گرفته می‌شود. عضلات آن‌ها همانند سنگ و یا زره‌های آهنی است.

اگر شما با نوع رفتار و صفت خودتان غافلگیر شده و یا گیج شدید، یا حتی اگر یکی از افرادی که برای‌تان مهم است در این دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرد، پس باید مطالعات خود را در زمین? شخصیت شناسی گسترش دهید. هر شخصیت، توانایی‌های مثبتِ مخصوص خودش را دارد و از راه و روشِ خاص خودش برای مواجهه با زندگی و مشکلات استفاده می‌کند.

آیا یکی از این شخصیت‌ها به طور افراطی در شما وجود دارد؟ من شما را دعوت می‌کنم تا این افراط و این شخصیت را به رشت? تحریر دربیاورید تا نهایتاً بفهمید که واقعاً در مواجهه با دیگران چه رفتاری از خودتان نشان می‌دهید، تا متوجه شوید که چه احساسی راجع به جهان دارید و نهایتاً، چه احساسی راجع به خودتان دارید. وقتی که اطلاعات بیشتری راجع به خودتان کسب کنید، آن زمان است که می‌توانید راهی برای شفا دادن و التیام بخشیدن به خودتان پیدا کنید.

 

آموزش سخنرانی را کلیک کنید